مشاهیر حسابداری ایران
حبیبالله تیموریماسوله پژوهشگر و مترجمی چیرهدست و پرکار بود؛ آثار متعدد و ماندگاری فراهم آورده و سهم درخور توجهی در انتشار و ترویج دستاوردهای دانش حسابداری، اقتصاد و آمار داشته است. با اینحال جدای شناختی که کارهای منتشر شدهاش از وی به دست میدهد، ویژگیهای فردی و شخصیتیاش کمتر یا اصلاً معرفی نشد. فروتن بود و بیشتر بر خواندن، نوشتن، تألیف، ترجمه و ویراستاری متمرکز بود. در هر زمان چند کار در حال انجام در دست داشت و هزار اندیشه در سر. شریف، مهربان و جدی بود؛ جستجوگر و سختکوش؛ ویژگیهایی که سبب میشد ترجمه آثار سختتر را آسانتر بپذیرد و به انجام رساند. در حوزههای متنوع مانند اقتصاد، نمونه: اقتصاد سیاسی و مالیاتستانی اثر دیوید ریکاردو؛ آمار، نمونه: مقدمهای بر آمار در علوم اجتماعی اثر نورمن کورتز؛ و یا حسابداری، نمونه: ساختار تئوری حسابداری نوشته آ.سی.لیتلتون کتاب تألیف و ترجمه کرده است.
حبیبالله تیموریماسوله در سال 1312 در ماسوله به دنیا آمد و یکی از پنج فرزند آقاصفر و طاووسخانم بود. از دوران کودکی او چیزی نمیدانیم. اما میدانیم هشت – نه ساله که بود کشور در اشغال نیروهای متفقین قرارگرفت و ماسوله شدهبود محل استقرار واحدی از ارتش سرخ. تیموری به جای اینکه مدرسه برود، ناگزیر شد شروع کند به کار کردن؛ انبارداری کرد، میرزابنویس شد و دفتردار تجار ماسوله و رشت. با این حال نگذاشت از درس خواند بازبماند. از هر فرصتی برای درس خواندن استفاده کرد تا آنکه در سن 20 سالگی دوره ابتدایی را به پایان برد. سال بعدش سه سال اول دوره دبیرستان را خواند و سال دیگر دبیرستان را، و در دانشسرای عالی در رشته زبان انگلیسی پذیرفته شد.
دانشسرای عالی را که تمام کرد مدتی در دبیرستانهای آبادان زبان انگلیسی درس داد تا اینکه تصمیم گرفت برود امریکا اقتصاد بخواند، و رفت و فوق لیسانس اقتصاد با گرایش اقتصاد شناسی کلاسیک گرفت و برگشت. از این زمان به بعد در جاهای مختلف کار کرد؛ به عنوان پژوهشگر در مرکز پژوهشهای اقتصادی دانشگاه تهران، به عنوان مترجم و مقالهنویس در روزنامه کیهان. مدتی در دانشکده ارتباطات اقتصاد درس داد و در مدرسه عالی ایرانزمین زبان و ادبیات انگلیسی، تا اینکه آمد به سازمان حسابرسی(1361) و شد پژوهشگر مرکز آموزش و تحقیقات این سازمان و ماند تا سال 1387 که ناخواسته بازنشسته شد و از سازمان رفت. اما همچنان به تحقیق و تألیف و ترجمه و ویرایش در خانه ادامه داد تا اسفند 1388 که درگذشت. حبیبالله تیموری 26 کتاب در حوزه های مختلف و بیشتر در رشته حسابداری، اقتصاد و آمار پدید آورد یا در پدید آمدن آنها با دیگران مشارکت داشت.
عنوان و نام پدید آورنده / پدید آورندگان | مشخصات نشر |
تاریخ نوین کره: نوسازی اقتصاد وجامعه ومبارزه برای تجدید وحدت ملی تألیف کیم هان گیل؛ ترجمه حبیبالله تیموری | تهران: نگاه،1360 |
آشنایی با حسابرس و گزارش حسابرسی ( کار گروهی) | تهران: موسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی و سازمان برنامه، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، 1361 |
ارز و عملیات بازار پولی ترجمه دکتر مهدی تقوی، ویراسته حبیبالله تیموری | تهران: موسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی و سازمان برنامه، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، 1362 |
اقتصاد ایران مهدی تقوی، حبیبالله تیموری، مصطفی علیمدد، میرمطهری، و نفیسی | تهران: موسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی و سازمان برنامه، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، 1363 |
حسابداری وجوه نقد، سرمایهگذاریهای کوتاه مدت، و مطالبات ترجمه و تالیف مصطفی گودرزی، حبیبالله تیموری | تهران: موسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی و سازمان برنامه، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، 1366 |
اژدهایان عدن: تاملی در تکامل هوش انسان نوشته کارل ساگان؛ ترجمه حبیبالله تیموری | تهران: پاپیروس، 1368 |
سیر اندیشههای اقتصادی: بررسی تطبیقی مکتبهای کلاسیک و نئوکلاسیک و مارکس و کینز ویلیام باربر؛ ترجمه حبیبالله تیموری | تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1370 |
حسابداری بدهیهای جاری و بدهیهای احتمالی ترجمه وتألیف حبیبالله تیموری، مصطفی گودرزی | تهران: سازمان حسابرسی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، 1371(تا چاپ نهم رسیده است) |
حسابداری تغییر قیمتها ترجمه وتالیف حبیبالله تیموری | تهران: مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی، 1373 |
مزه تمشک نوشته دوریس اسمیت؛ ترجمه حبیبالله تیموری | مشهد: نشر نیکا، 1373 |
اصول اقتصاد سیاسی و مالیاتستانی دیوید ریکاردو؛ ویراسته پیرو سرافا با همکاری موریس داب؛ ترجمه حبیبالله تیموری | تهران: نشر نی، 1374 |
مقدمهای بر آمار در علوم اجتماعی نورمن آر کورتز؛ ترجمه حبیبالله تیموری | تهران: نشر نی، 1374 |
ارزش، پول، تورم تالیف حبیبالله تیموری تهران | سازمان حسابرسی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، 1375 |
مفاهیم و روشهای اساسی آمار (آمار توصیفی) با مقدمهای بر نمونهگیری تالیف علی مدنی؛ ویراستار حبیبالله تیموری | تهران: سازمان حسابرسی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، 1378 |
مطالعاتی در زاد و رشد سرمایهداری تالیف موریس داب؛ ترجمه حبیبالله تیموری | تهران: نشر نی، 1379 |
شناسایی درامد بههمراه ترجمه بیانیه شماره ۵ مفاهیم حسابداری مالی FASBشناسایی و اندازهگیری در صورتهای مالی واحدهای تجاری تالیف و ترجمه حبیبالله تیموریماسوله | تهران: سازمان حسابرسی، مدیریت بررسیهای فنی و حرفهای، 1379 |
حسابداری دارائیهای نامشهود و مخارج انتقالی به دورههای آتی تالیف و ترجمه مصطفی گودرزی و حبیبالله تیموری | تهران: سازمان حسابرسی، مرکز تخصصی حسابداری و حسابرسی، 1380 |
ساختار تئوری حسابداری تالیف ای سی لیتلتن؛ ترجمه حبیبالله تیموری | تهران: نشر نی، 1380 |
راهنمای نمونهگیری برای حسابداری و حسابرسی هربرت آرکین؛ ترجمه حبیبالله تیموری | تهران: سازمان حسابرسی، مدیریت بررسیهای فنی و حرفهای، 138 |
تئوریهای ارزش و توزیع از زمان آدام اسمیت موریس داب؛ ترجمه حبیبالله تیموری | تهران: نشر نی، 1381 |
حسابرسی تقلبات و کارشناسی مالی (حسابداری) دادگاهی: ابزارها و فنون تالیف جی جک بولونا، رابرتجی لیندکوئیست؛ ترجمه حبیبالله تیموری | تهران: سازمان حسابرسی، مدیریت بررسیهای فنی و حرفهای، 1386 |
مقدمهای بر مبانی نظری حسابداری شرکتهای سهامی تالیف و آ پتن، آ سه لیتلتن؛ ترجمه حبیبالله تیموریماسوله؛ [برای] جامعه حسابداران امریکا | تهران: نشر ترمه، 1388 |
سرخپوستان امریکا، از زبان جرونیمو ویراستار: اس ام بارت؛ ویرایش جدید با مقدمه و توضیحات فردریک و ترنر سوم؛ ترجمه حبیبالله تیموری | همدان |
“…در رابطه با علیمدد، صفاتی با مصادیق عملی آنها، که خود طی سالها ناظر بودهام، به خاطر میرسد: دقت نظر، سرعت انتقال، پایبندی به اصول، صراحت لهجه، بیباکی و…؛ اینها علاوه بر صفات مردمی او که اهم آنها تواضع و فروتنی و خلوص نیت است، جلوهگری میکنند. گاه جمع اضداد را در او مییابید : فروتنی وصف ناشدنی در مقابل بیباکی ، ستیز و تسلیم ناپذیری آنگاه که پای تخطی از اصول در بین باشد. اگر از من میپرسید صفت ممتاز علیمدد چیست، صفتی که بیش از هرچیز جلب توجه میکند، بیدرنگ میگویم ژرف اندیشی و گزیده گویی . بسیار میاندیشد و کم میگوید ولی سنجیده ، به موقع و به مورد میگوید. او این امتیاز را مدیون ذهنی است تحلیلگر، وقاد و نقاد که خداوند به او عطا فرمودهاست.”
اندیشمندی پرمایه ،پرکار و پربار – دکتر فضل الله اکبری -مجله حسابرس،شماره 16-1381
“در آذرماه 1315 در تهران در خانوادهای متوسط متولد شدم. پدرم، مرحوم ابوالقاسم علیمدد متخلص به قطره، نانوا بود و در عینحال، در مدح و در رثای پیامبر، ائمه و معصومین، مدیحه و مرثیه میسرود و چند کتاب مدایح و مراثی حاصل کار او است.
دوران دبستان و دبیرستان را در تهران و در مدارس دولتی گذرانیدم و در سال 1334 دیپلم ریاضی گرفتم. در سال 1337 در مؤسسه علوم اداری دانشگاه تهران پذیرفته شدم و در سال 1339 گواهینامه عالی حسابداری گرفتم. در سال 1343 در مؤسسه عالی حسابداری به ادامه تحصیل در رشته حسابداری پرداختم و در سال 1347 لیسانس گرفتم. در مهر 1347 در دوره فوق لیسانس دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در رشته اقتصاد مالی پذیرفته شدم و در بهمن 1348 دوره را تمام کردم. در سالهای 57-1351 به تناوب به انگلستان رفتم و مطالعاتی را انجام دادم که به مدرکی نینجامید.
در سال 1335 به عنوان کارمند در بنگاه عمران دهات مشغول به کار شدم و سه سال را در دهات گرمسار کار کردم. در سال 1337 به تهران منتقل شدم و تا سال 1346 مشاغل مختلفی را بهعهده داشتم که آخرین آن معاون حسابداری بود. در این سال اداره امور کمکهای اهدایی به طرحهای عمرانی دهات به من محول شد که تا اوایل سال 1347 در بنگاه عمران و سپس در وزارت آبادانی و مسکن ادامه داشت. در اواسط سال 1347 به وزارت علوم و آموزش عالی منتقل شدم و در سمت معاون مدیرکل مالی تا سال 1350 خدمت کردم. در این سال به سمت مدیرکل طرحها و بررسیهای وزارت علوم منصوب شدم که تا سال 1353 ادامه داشت. در این سال با عنوان معاون و قائم مقام رئیس دانشگاه بلوچستان در کار تأسیس و شروع به کار دانشگاه مزبور خدمت کردم که تا سال 1357 ادامه داشت. در سال 1358 به سمت معاون اجرایی وزارت علوم منصوب شدم که تا سال 1359 ادامه یافت و در این سال بازنشسته شدم.
در سالهای 1348 تا 1352 در موسسه عالی حسابداری، مدرس دروس مختلف حسابداری بودم و از آن پس تا سال 1353 در دانشگاه تربیت معلم مامازن و دانشکده مدیریت گیلان به طور پارهوقت تدریس کردم. در سال 57-1356 در دانشکده مهندسی دانشگاه بلوچستان اقتصاد مهندسی درس میدادم. از سال 1363 تا 1369 در دانشکده حسابداری شرکت نفت، دانشگاه امام صادق و دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد، مدرس پاره وقت بودم و از آن سال تا کنون در دوره فوق لیسانس مؤسسه عالی بانکداری ایران سیستمهای حسابداری و حسابداری بانکها را درس میدهم.
در سالهایی که در طرح و بررسیهای وزارت علوم کار میکردم بنا به نوع کار، کارهای پژوهشی مختلفی را سرپرستی کردم و در طول سالهای خدمت در بلوچستان مطالعاتی در زمینه وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی منطقه و همچنین مطالعاتی در زمینه برنامه ریزی آموزش عالی از دیدگاه توسعه منطقهای انجام دادم که در تهیه طرح جامع آموزشی آن دانشگاه مورد استفاده قرار گرفت. پس از بازنشستگی از خدمت دولت در سال 1359 از اوایل سال 1360 به عنوان پژوهشگر پاره وقت در مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی به کار پاره وقت پرداختم که تاکنون ادامه دارد.”
فهرست کتابها
• اصول حسابداری ـ جلد 1، با آقای نظامالدین ملکآرایی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1368، سیزدهمین چاپ، 1380
•اصول حسابداری ـ جلد 2، با آقای نظامالدین ملکآرایی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1370، هشتمین چاپ، 1380
•مبانی و روشهای عمومی حسابداری، با آقای نظامالدین ملکآرایی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1374، پنجمین چاپ، 1380
•حسابداری پیمانکاری، با آقای نظامالدین ملکآرایی، ویرایشاول 1363، ویرایشدوم 1378، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، هشتمین چاپ، 1380
•بررسی تحلیلی یا استفاده از تجزیه و تحلیل در حسابرسی، با آقای دکتر فضلالله اکبری، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1379
•اوراق مشارکت: سوابق، مقررات و حسابداری، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1380
•حسابداری استهلاک، با آقای دکتر فضل الله اکبری، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی 1372، پنجمین چاپ، 1378
•گزیدهای از قوانین و مقررات تجاری برای مدیران و حسابداران، با آقای نظامالدین ملکآرایی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1364
•اقتصاد ایران، تألیف جولیان بارییر، ترجمه، با آقایان تقوی، تیموری و نفیسی، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1363
•استاندارد بینالمللی حسابداری شماره 1، افشای رویههای حسابداری، ترجمه، با آقایان دکتر تقوی و عالیور، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1360
•استاندارد بینالمللی حسابداری شماره 5، اطلاعاتی که باید در صورتهای مالی افشا شود، ترجمه، با آقایان دکتر تقوی و عالی ور، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1361
•استاندارد بینالمللی حسابداری شماره 9، حسابداری فعالیتهای تحقیق و توسعه، ترجمه، با آقایان گودرزی و تیموری، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1361
•استاندارد بینالمللی حسابداری شماره 10، وقایع احتمالی و رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه، ترجمه، با آقای ارباب سلیمانی، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1361
•استاندارد بینالمللی حسابداری شماره 11،حسابداری پیمانکاری، ترجمه، با آقایان ملکآرایی و عالیور، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1361
•استاندارد بینالمللی حسابداری شماره 16، حسابداری اموال ماشین آلات و تجهیزات، ترجمه، با آقایان عالیور و ملکآرایی، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1361
•استاندارد بینالمللی حسابداری شماره 18، شناخت درامد، ترجمه، با آقای عباس ارباب سلیمانی، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1362
•استاندارد بینالمللی حسابداری شماره 21، حسابداری آثار تغییرات نرخ ارز، ترجمه، با آقای عباس اربابسلیمانی، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1363
•استاندارد بین المللی حسابداری شماره 30، موارد افشا در صورتهای مالی بانکها و مؤسسات مالی مشابه، ترجمه، با آقای عباس اربابسلیمانی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1381
•رهنمودهای بینالمللی حسابرسی: شامل رهنمودهای مقدمه، هدف و دامنه حسابرسی صورتهای مالی، موافقتنامه حسابرسی، اصول بنیادی حاکم بر حسابرسی و گزارش حسابرسی، ترجمه، با آقای عباس اربابسلیمانی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سالهای 70ـ1364
•استانداردهای بینالمللی حسابرسی: شامل استانداردهای مقدمه، مبانینظری و قرارداد حسابرسی، ترجمه، با آقای عباس اربابسلیمانی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، سالهای 76ـ1373
•حسابداری کالای امانی، با آقای نظامالدین ملکآرایی، انتشارات پیام، 1353، ویرایش دوم، انتشارات پیشبرد، 1370
•اشتباهات و اصلاحات، با آقای نظامالدین ملکآرایی، انتشارات پیام، 1354
•جریان وجوه نقد، با آقای نظامالدین ملکآرایی مدرسه عالی مدیریت گیلان، 1354
•بخش عمومی و اقتصاد ایران، 1354 منتشر نشده
فهرست اهم مقالات
•فرهنگ اصطلاحات حسابداری ، میراث استادان فقید ،مجله حسابرس ، شماره 28،بهار 1384
•درآمدی بر اخلاق و آئین رفتار حسابداران حرفهای ،مجله حسابرس ،شماره 27،زمستان 1383
•نگاهی بهشیوه تالیف زنده یاد دکتر عزیز نبوی ،مجله حسابرس ،شماره 22،زمستان 1382
•استانداردهای حسابداری و نقد حسابداری و گزارشگری مالی در بانکهای ایران، مجله حسابرس ، شماره21 ، پائیز 1382
•پژوهشی در ضوابط تجدید ارزیابی دارائیهای ثابت در جهان و مقررات و تجارب تجدید ارزیابی در ایران – مجله حسابرس – شماره 16 – مهر و آبان 1381
•شورای جامعه حسابداران رسمی ایران و چالش پیش رو، مجله حسابرس، شماره 12، پاییز 1380
•مروری تاریخی بر شکلگیری جوامع حسابداری، مجله حسابرس، شماره 3، آبان 1378
•نگاهی به مبانی نظری، ضرورتها و الزامات تجدید ارزیابی داراییها، حسابداری برق شمارههای 19، 20 و 21، بهار، تابستان و پاییز 1378
•بحثی کارشناسانه درباره اوراق مشارکت و مسائل آن، مجله پیامامروز، شماره های 26 و 27 مهر و آبان 1377
•مروری اجمالی بر روشها و تکنیکهای تحلیل مالی، حسابداری برق، شمارههای 12 و 13، تابستان و پاییز 1376
•اوراق مشارکت، سرمایههای کوچک برای طرحهای بزرگ، مجله پیام امروز، شماره 15، دی 1375
•نگاهی به مبانی نظری سیستمها در توضیح کارکرد سیستم حسابداری، حسابرس: مجموعه مقالات شماره 2، انتشارات سازمان حسابرسی، زمستان 1373
•نگاهی به عوامل نارسایی در بیان اطلاعات حسابداری، حسابرس: مجموعه مقالات، شماره 1، انتشارات سازمان حسابرسی، تابستان 1372
•در تعریف سیستمی سیستم حسابداری، مجله حسابدار، شماره 84-83، نوروز 1371
•حسابداری و قانون در ایران، مجله حسابدار، شماره 80ـ79، شهریور و مهر 1370
جوایز علمی
•کتاب اصول حسابداری جلدهای 1 و 2 تألیف مشترک با آقای نظامالدین ملکآرایی به عنوان کتاب سال 1371 دریافت تقدیرنامه و جایزه از رئیس جمهور
•کتاب بررسی تحلیلی یا استفاده از تجزیه و تحلیل در حسابرسی تألیف مشترک با آقای دکتر فضلالله اکبری در نوزدهمین دوره انتخاب کتاب سال به عنوان کتاب درخور تقدیر در سال 1379
•دریافت تقدیرنامه و جایزه به مناسبت پژوهشها و خدمات انجام شده از مراجع مختلف از جمله سازمان حسابرسی و وزارت نیرو
•عضویت در مجامع حرفهای
•پذیرش در اولین دوره، به عنوان حسابدار رسمی در سال 1380
•عضویت در هیئت عالی انتظامی جامعه حسابداران رسمی ایران
در سال 1323، خانوادهای مؤمن و فرهنگی در قزوین صاحب فرزندی خوش یمن شدند که به حُب مولایشان امیرمؤمنان، نام علی بر او نهادند. پدر و مادر خانواده هر دو از رهروان آموزش بودند که به فرزندان میهن پاک خود دانش و ادب میآموختند. علی سهساله بود که شمع فروزان وجود مادر خاموش و از گرمای هستی و مهر مادر محروم شد؛ و از همان اوان کودکی، دوران تجربه پایداری و شکیبایی وی آغاز گردید. در سایه حضور پدری آموزگار و دوراندیش، علی دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت و در سال 1341 با دریافت دیپلم ریاضی از دبیرستان محمد قزوینی فارغ التحصیل شد.
وی در اولین فرصت ممکن در همان خدمت سربازی راه پدر و سیره مادر- پیشه معلمی- را پی گرفت و با استفاده از دوره سپاه دانش، قدم در راهی گذاشت که هیچ گاه از آن روی برنگرداند.
دکتر علی ثقفی در سال 1345 با ورود به مؤسسه عالی حسابداری، دوران تحصیلات تخصصی و عالی خود را پایهریزی کرد و به طور همزمان در رشته حسابداری دانشکده حسابداری شرکت نفت نیز بر آموزههای خود افزود. همزمان با تحصیل، از سال 1346 در وزارت دارایی وارد حوزه تشخیص مالیات شد و مدت دو سال کمک ممیز و سه سال ممیز بود. از سال 1349 تا 1351 نیز با تشکیل و اداره مؤسسه حسابرسی فنپال بر تجارب خود افزود. وی در بهمن سال 1349 موفق به دریافت درجه لیسانس از مؤسسه عالی حسابداری شد و با گذشت دو سال، در سال 1351 برای ادامه تحصیلات عالی به خارج از کشور رفت.
دکتر ثقفی دوره کارشناسی ارشد حسابداری را در سال 1351 در دانشگاه ایالتی ایندیانای آمریکا شروع کرد و در سال 1353، با معدل 19/8 این دوره را پشت سر گذاشت. وی بلافاصله در دوره دکترای حسابداری دانشگاه میسوری کلمبیای آمریکا پذیرفته شد که به طور همزمان اصول حسابداری 1 و 2 و حسابداری صنعتی 1 و 2 را نیز در این دانشگاه تدریس میکرد. پس از دریافت درجه دکترا (1356) از دانشگاه میسوری، این دانشگاه وی را به عنوان استادیار جذب کرد. سه سال نیز در دانشگاه میسوری با تدریس دروس حسابرسی، حسابداری پیشرفته و اصول حسابداری به تعلیم و تربیت پرداخت.
در سال 1359 زمانی که تحصیلکردهها و غرب دیدهها یارای تحمل مشکلات میهن خود را نداشتند و جلای وطن میکردند، وطن پرستی و آموزههای جانبخش پدر و مادر، دکتر ثقفی را به وطن کشاند. و از این زمان است که خدمات پرقدرشان آغاز میگردد.
دکتر ثقفی به محض ورود، در دانشگاههای شهید بهشتی، دانشکده حسابداری شرکت نفت و مؤسسه عالی بازرگانی به تدریس پرداخت و آموزههای خود را به شاگردان تقدیم کرد.
با انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها، وارد وزارت بازرگانی شد و پس از مدتی به سمت معاونت بررسی قیمتها و عضو هیئت مدیره سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان منصوب شد. تصمیمات دکتر در این سِمَت تبعات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی گوناگون و گستردهای به همراه داشت که بههمین دلیل از حساسیت فوق العادهای برخوردار بود. این دوران طولانی، پرمشغله و طاقت فرسا (1360 تا 1380) دورانی سخت و همراه با فراز و نشیبهای گوناگون برای دکتر در عرصه عمل بود. با این همه، در این دوران نیز فرزندان دانشجوی خود را نیز تنها نگذاشت و با بازگشایی دانشگاهها در کنار آنان قرارگرفت.
دکتر ثقفی در دانشگاههای زیر در سطوح مختلف کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تدریس کرده است:
•دانشگاه شهید بهشتی،
•دانشگاه تهران،
•دانشگاه علامه طباطبایی،
•دانشگاه صنعتی شریف،
•دانشگاه امام صادق(ع)،
•دانشگاه الزهرا(س)،
•دانشکده حسابداری شرکت نفت.
گوشه ای از خدمات دکتر در دانشگاهها شامل این موارد است:
•تدریس تمام دروس تخصصی دوره لیسانس در دانشگاههای مختلف،
•تقریباً تدریس تمامی دروس تخصصی دوره کارشناسی ارشد،
•تدریس نیمی از دروس دوره دکترای حسابداری،
•راهنمایی بیش از 100 پایان نامه کارشناسی ارشد و 15 پایان نامه دوره دکترا.
در برههای که حرفه حسابداری نیاز مبرم به تفکر و اندیشههای نظری داشت، دکتر دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه تربیت مدرس راه اندازی کرد و مدت 10 سال تلاشهای ارزشمندی را با سرپرستی رشته حسابداری این دانشگاه به انجام رساند .
دوره کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد نیز با همت ایشان آغاز شد که سه سال سرپرستی این دوره را خود به عهده گرفت.
با توجه به مشکلات دانشگاهها و کمبود مدرس و به رغم محدودیتهای گوناگون، دکتر علی ثقفی راه اندازی دورههای دکترای تخصصی حسابداری را در داخل کشور ضروری تشخیص داد و این دوره را ابتدا در دانشگاه تهران و سپس در دانشگاه علامه طباطبایی ایجاد و با تمام وجود سعی کرد که از کیفیت لازم برخوردار باشد. از جمله تلاشهای ارزشمند دکتر ثقفی دعوت از استادان ایرانی خارج از کشور و تشویق آنها به تدریس در دورههای دکترا، بود.
ایشان علاوه بر تدریس در دورههای کارشناسی ارشد و دکترا در دانشگاه تهران، مجله بررسیهای حسابداری را برای آموزش قلم زدن به دانشجویان خود و گسترش دانش حسابداری منتشر کرد و به مدت 5 سال سردبیر آن بود. بسیاری از دانشجویان ایشان از این راه وارد حوزه نگارش مقالات علمی شدند و با تشویق ایشان این مسیر را ادامه دادند. از دکتر علی ثقفی بیش از20 مقاله در مجلههای بررسیهای حسابداری، مطالعات مدیریت، اقتصاد مدیریت، حسابدار و حسابرس به چاپ رسیده است. دکتر ثقفی علاوه بر این، عضویت هیأت تحریریه مجلههای مطالعات مدیریت و تحقیقات مالی را نیز داراست.
دکتر علی ثقفی با سازمان حسابرسی ، همکاری مستمر داشته و مدت 4 سال مدیر تدوین استانداردهای حسابداری بودهاست. نشریه 113 سازمان حسابرسی با عنوان مبانی نظری و گزارشگری مالی در ایران، یکی از دستاوردهای ارزشمند مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی است که با مشارکت ایشان تهیه شده است.
دکتر علی ثقفی در سال 1377 عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی شد و همزمان برای بار دیگر مأمور خدمت در سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان گردید. مأموریت ایشان تا سال 1380 ادامه داشت.
با آغاز به کار جامعه حسابداران رسمی، از سوی شورای عالی این جامعه دکتر علی ثقفی به سمت دبیرکل جامعه منصوب شدند.
فهرست مقاله های منتشر شده دکتر علی ثقفی
•تحلیلی بر تأثیر رویههای حسابداری در تصمیم گیریهای مدیریت، مجموعه مقالات اولین سمینار حسابداری، زمستان 1368
•ماهیت پژوهشهای حسابداری، اقتصاد و مدیریت، 1369
•اطلاعات مالی و قیمت سهام، اولین سمینار بورس اوراق بهادار، 1370
•مبانی نظری استانداردهای حسابداری بر واحدهای انتفاعی، بررسیهای حسابداری، تابستان 1371
•تأثیر روشهای حسابداری در تصمیم گیریهای مدیریت، بررسیهای حسابداری، پاییز 1371
•اعتلاء آموزش حسابداری در کشورهای در حال رشد: بررسی مورد ایران، بررسیهای حسابداری، پاییز1371
•Accounting Profession in Iran: Problems and Remedial Strategies، 1992
•فرضیه بازار کارا اوراق بهادار و تأثیر آن در حسابداری، حسابرس، تابستان 1372
•اقتصاد و حسابداری، دوقولهای ناسازگار، بررسیهای حسابداری، پاییز 1372
•حسابداری طرحهای عمرانی غیرانتفاعی، سمینار ذیحسابان مالی، پاییز 1372
•موانع توسعه حسابداری در ایران از دیدگاه تئوری، حسابدار، اسفند 1372
• Income Information for Decision Making ، بررسیهای حسابداری، پاییز 1372
•نرخ بازده سرمایه گذاری: دفتری یا واقعی، مطالعات مدیریت، پاییز 1373
•رفتار سود حسابداری، بررسیهای حسابداری، پاییز 1373
•Islamic Banking Performance Evaluation and Control ، American Accounting Association Western Regional Meeting، تابستان 1374،1995 May
• آزمایش تجربی در مورد نظریه سود تضمین شده برای سرمایه، بررسیهای حسابداری، تابستان و پاییز 1375
• کاربرد سیستم کنترل در تجزیه و تحلیل انحرافات بهای تمام شده، بررسیهای حسابداری، زمستان 1375 بهار 1376
•جامعیت گزارشهای سالانه و ویژگیهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران، بررسیهای حسابداری، زمستان 1376
•مدیریت استراتژیک و ایدههای نوین حسابداری مدیریت، حسابرس، بهار 1377
•صورتهای مالی میاندورهای در بورس اوراق بهادار، حسابرس، زمستان 1377
•ضوابط قیمت گذاری کالاها، آوند، آبان 1378
•مقدمهای بر مبانی نظری حسابداری مدیریت، حسابرس، اسفند 1379
•در جستجوی واقعیت، حسابدار، اسفند 1380
•در جستجوی واقعیت، حسابدار، اردیبهشت 1381
محققان و پژوهشگران در باب دغدغههای فکری جامعه اندیشه میکنند و حاصل کار خود را تدوین و به جامعه عرضه میکنند. هرچه مبادله آرا و نظریههای اندیشمندان با اعضای جامعه بیشتر باشد, خردمندی و سلامت و سعادت بیشتری نصیب جامعه خواهدشد. اگر وسیله انتقال آرای اندیشمندان فراهم نباشد, و اگر جامعه به سخن و تالیف دانشمندان خود کم توجه باشد, ارزشمندترین علم و دانشِ دانشمندان سودی به بار نخواهد آورد؛ مانند سنگ گرانبهایی که نه در نگین انگشتری که درخاک و سنگ فرومانده باشد.
نقش فرهنگ دوستان, ساختن انگشتری زر و جایدادن سنگ گرانبها در آن است. آن ظرف و این مظروف لازم و ملزوم یکدیگرند. اگر بگوییم فرهنگ دوستی و اشاعه فرهنگ, همسنگ علم اندوزی و علم پژوهی است, گزاف نگفتهایم.
سازمان حسابرسی و مدیرعامل آن آقای سید محمد رضا فاطمی, نقشی شایسته و ستودنی در ارتقای مقام حرفه و منزلت حسابداری درکشور داشتهاند و بدون تردید تلاش ایشان برای اعتلای فرهنگ حسابداری به نامشان ثبت خواهد شد.
در همایش باشکوهی که در روز سوم مردادماه 1380 به کوشش مدیرعامل سازمان حسابرسی و با حضور مدیران و مسئولان بلندپایه سازمان و محققان برجسته مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری وحسابرسی سازمان حسابرسی تشکیل شد, از نقش شایسته دکتر رضا شباهنگ در ادبیات حسابداری کشور تجلیل به عمل آمد.
در این گردهمایی استاد برجسته حسابداری آقای دکتر فضل ا… اکبری با کلامی شیوا و پر احساس از آقای دکتر شباهنگ تجلیل و تقدیر به عمل آوردند. (سخنرانی آقای دکتر اکبری در ادامه مطلب درج شده است.)
دکتر رضا شباهنگ درسال 1970 (1349 شمسی) تحصیلات خود را در دانشگاه سیراکیوز نیویورک تکمیل کردند و به اخذ درجه دکتری در رشته مدیریت بازرگانی با گرایش حسابداری نائلآمدند. ایشان از آن پس به تدریس در دانشگاههای ایران و مطالعه و تحقیق و تالیف کتاب پرداختند. دکتر شباهنگ کار تدریس دروس حسابداری را از دانشگاه ملی سابق (دانشگاه شهید بهشتی) و مؤسسه عالی حسابداری شروع کردند و پس از انقلاب اسلامی ایران در دانشکده علوماداری دانشگاه تهران, دانشگاه تربیتمدرس و دانشگاه آزاداسلامی (دوره عالی تحقیقات) به تدریس پرداختند. ایشان درحال حاضر بهعنوان عضو هیئت علمی و رئیس گروه مدیریت دوره عالی تحقیقات دانشگاه آزاداسلامی فعالیت داشته و با سمت استادی به تدریس در دوره دکترای مدیریت اشتغال دارند.
دکتر شباهنگ درسال 1351 در زمانی که کتابهای اصول حسابداری به زبان فارسی در ایران انگشت شمار بود, کتاب تئوریهای حسابداری را تالیف کردند. تسلط ایشان به مبحث تئوریهای حسابداری و نیاز مبرم دانشپژوهان دوره دکترای حسابداری به کتابی مرجع دراین مبحث موجب شدهاست که ایشان تالیف کتاب جدیدی با همین عنوان را در برنامه کار خود قراردهند.
آقای دکتر شباهنگ از سال 1365 همکاری خود را با مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی آغاز کردند که هنوز ادامه دارد. ثمره این همکاری انتشار کتابهای متعدد در زمینههای حسابداری مالی, حسابداری مدیریت, مدیریت مالی و حسابرسی عملکرد بودهاست. آثار ارزنده دکترشباهنگ توجه محافل علمی را به خود جلب کرده و چندین جایزه را به خود اختصاص دادهاست.
فصلنامه حسابرس سلامتی و موفقیت ایشان را از خداوند منان خواستار است.
سخنان دکتر فضل ا…اکبری در مراسم تجلیل از دکتر رضا شباهنگ
” سخن گفتن درباره دکتر شباهنگ هم سهل است و هم ممتنع. سهل است از این دید که صفات برجسته و بارز ایشان – که بسیاری از آنها را به لحاظ همراه بودن, روزانه می بینم – و تالیفات و تحقیقات بسیار ایشان, اشکالی پیش نمیآورد که تعدادی از آنها را بازگو کنم. اما آن چیز که ممتنع اگر نباشد بسیار مشکل است این که, دکتر شباهنگ چه هست و کیست؟ این از توان من ناتوان و از زبان من الکن خارج است.
امروز صبح که ایشان در اینجا صحبت میکردند عوالمی راطی کردم. فکر من- این حافظه لجوج من که گهگاه آرامم نمیگذارد و رنجم میدهد- در مواردی هم نظیر امروز خوشبختانه شادم میکند. حافظه, پَرها زد و خیلی دور رفت. رفت به 56 سال پیش, زمانی که تازه لیسانس گرفته بودم و نزد شادروان سلیمانحییم روی فرهنگ لغت روزی چند ساعت کار میکردم.
56 سال پیش روی آخرین تالیف آن شادروان, کتاب فرهنگ فارسی به انگلیسی یک جلدی, کار میکردیم. وقتی دکتر شباهنگ صحبت میکردند روزی را به یاد آوردم که در فرهنگ, کلمه شباهنگ را نوشتم و جزییات آن روز دقیقاً جلوی چشمم مجسم شد. می گویند: “العلم فی الصغر, کالنقش فی الحجر.” درست است, واقعاً درست است! به آن ایام بازگشتم وآنچه را آن روز گذشت امروز در جلو چشم دیدم. روزی را که فرهنگهای مختلف روی میز گسترده بود و ما باید دنبال معانی لغات میگشتیم. به فرهنگهای مختلف مراجعه کرده بودیم و این طرف و آن طرف به دنبال معنای واژه شباهنگ بودیم. مورنینگ استار (Morning star) درهمه فرهنگها هست، به معنای زهره. صبح زود که برخیزید ستاره زهره را می بینید که چگونه بیش از ستارههای دیگر سو میزند و نور میدهد. این یکی از معانی شباهنگ است. معنای دوم بلبل است, نای تینگل (Nightingale). هر دو را در فرهنگ نوشتیم.
بعد سئوالی پیشآمد. سئوال را من پرسیدم که: “خوب, شباهنگ که اضافة مقلوب است و به معنی آهنگشب است؛ ارتباط آن با ستاره صبح چگونه است و درثانی با بلبل چه ارتباطی پیدا میکند؟” این سئوال مقدمهای شد برای جستجو به دنبال ارتباط این معانی با کلمه شباهنگ و اینکه چگونه شباهنگ میتواند این دو معنا را داشته باشد.
سرانجام یک روز, الآن هم به خاطر ندارم از کجا, مرحوم حییم این ارتباط را پیدا کرد. ایشان گفت: “وجه تسمیه این است که شباهنگ نوید آهنگِ پایانِ شب را میدهد و بشارت رفتنِ ظلمات و دمیدنِ سپیده را، پس ارتباط آن با زهره روشن است. اما این که با بلبل چه ارتباطی دارد یکی از بهترین اشعار حافظ در تجسم- یعنی سخن گفتن از زبان نباتات, جمادات, پرندگان و غیره باانسان – این ارتباط را روشن میکند:
سحـر بلبـل حکایــت بـاصبــا کــرد / کـه عشق گل بـه ما دیدی چهها کـرد
ازآن رنگ و رخم خون در دل انداخـت / از آن گلشن به خارم مبتــلا کـرد
گفت: “بلبل هم در سحر و سپیده دم، آواز میخواند و آغاز روز و پایان شبِ سیاه را نوید میدهد.”
امروز دوستان میبینند که دکتر شباهنگ چه اسم بامسمایی دارد و چهسان این ستاره تابناک بر فرقِ تارکِ حرفـــــه میدرخشد و دیدید که چگونه در بیان مطالبی در زمینه تئوری حسابداری بلبل زبانی میکند.
هنگامی که ایشان صحبت میکردند باز این حافظة لجوجِ من تمام دوستان اصفهانی را که دارم بهخاطر آورد. دیدم هیچکس به تسلطِ ایشان نتوانسته این لهجه را شیرینتر کند. تمام آن مواردی را که لهجه غلظت دارد گرفته و آنجایی را که به گوش سنگین میآید تعدیل نمودهاست بهطوری که انسان وقتی صحبت ایشان را میشنود, گاه مردد میشود که ایشان اصفهانی هست یا نیست.
دکتر شباهنگ واقعاً از هرنظر باعث افتخار است. شخصیتی است که از نزدیک ناظر فعالیت شبانه روزی ایشان بوده و هستم؛ تحقیقات و تالیفاتش را خواندهام و میدانم چه زحماتی کشیده است. امیدوارم که هر روز بیش از پیش موفقیتهایی نصیب ایشان بشود.”
کتابشناسی دکتر رضا شباهنگ
1.تئوری حسابداری, چاپ سوم, مؤسسه عالی حسابداری,1373
2.استفاده از ماشینهای محاسب الکترونیک در مدیریت, مؤسسه عالی حسابداری, 1351
3.حسابداری مالی (جلد اول), چاپ ششم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی,1380
4.حسابداری مالی (جلد دوم), چاپ ششم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی,1380
5.حسابداری صنعتی, (جلد سوم) چاپ هشتم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی,1380 (کارمشترک با عزیز عالیور)
6.استفاده از تکنیکهای آماری در حسابرسی, چاپ دوم , مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی, 1374 ( مورد تقدیر در نهمین دوره کتاب سال 1370)
7.راهنمای بهکارگیری اصول پذیرفته شده حسابداری, مارتینایمیلر, چاپ دوم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی,1377
8.حسابرسی عملکرد مدیریت, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری وحسابرسی سازمان حسابرسی, 1373 (مورد تقدیر در سیزدهمین دوره کتاب سال 1375)
9.مدیریت مالی (جلد اول), چاپ سوم، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی, 1375
10.مدیریت مالی (جلد دوم), مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی, 1374
11.حسابداری پیشرفته ـ صورتهای مالی تلفیقی (جلد اول), چاپ دوم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی, 1379 (مورد تقدیر در هفدهمین دوره کتاب سال 1378)
12.حسابداری مدیریت (با تجدیدنظر کامل), چاپ ششم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی, 1378
13.حسابداری پیشرفته (جلد دوم), مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی,1379ِ
موسس موسسه عالی حسابداری و مولفی برجسته در دانش حسابداری
نبوی را به عنوان مدیری موفق میشناسیم. وی مولفی برجسته بود. چاپ مکرر کتابهایش در طول 40 سال گذشته و انبوه متقاضی برای آنها حاکی از اهمیت و ارزش کاربردی تالیفاتش است. نبوی معلمی دانشمند و توانا بود که دانش وسیعش از مطالعات گستردهاش در زمینههای مختلف پدید آمده بود.
مصطفی علیمدد – یادنامه استاد عزیز نبوی ـ من مرگ این عزیز را باور نمیکنم ـ مجله حسابدار شماره 156
عزیز نبوی فرزند میربابا نبوی از فرهیختگان و آزادیخواهان آذربایجان در صدر مشروطه است. ایشان در بیان شرح حال خود میگوید:
« در سال 1311 در بندرانزلی متولد شدم، اما در تهران زندگی کردم. نخست لیسانس حقوق و پس از آن فوقلیسانس علوم اداری و سرانجام در اولین دوره دکترا در ایران، دکترای اقتصاد گرفتم و در سال 1340(1960 میلادی) موفق به اخذ درجه دکترای علوم اداری با تخصص در زمینه حسابداری از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی شدم. استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصاد دانشگاه تهران، استاد دانشکده اقتصاد و بانکداری دانشگاه ملی و بنیانگذار و رئیس موسسه عالی حسابداری بودم. افتخارم این است که هزاران جوان تحصیلکرده برای کشورم تربیت کردهام. از سال 1355 به بعد استاد دانشگاه کشور سوئیس بودم و در دانشگاه اروپایی سوئیس روش علمی تحقیق، حسابداری مالی و حسابداری مدیریت تدریس کردم.» دکتر عزیز نبوی خدمات دولتی را در وزارت امور اقتصادی و دارایی آغاز کرد و سالها در مقام مشاور عالی وزارت دارایی، مشاور مالی وزارت کشور و مشاور مالی وزارت پست و تلگراف و تلفن بهکار مشغول بود. مدیریت مجله تجارت دانشکده حقوق و علوم اقتصادی دانشگاه تهران، عضویت در هیئت مدیره انجمن حسابداران قسم خورده ایران، سردبیری مجله بانکها در وزارت دارایی و نمایندگی دولت ایران در کنفرانس جهانی امور مالی در ایتالیا در سال 1964 میلادی از دیگر اموری بود که ایشان به آنها اشتغال داشت. او ایده ایجاد یک دانشکده را داشت، آن را اجرا کرد و موفق هم بود. تاسیس موسسه عالی حسابداری در سال 1343 کاری بزرگ و دشوار بود که آن را به انجام رساند و با آموزش حسابداری در سطح دانشگاهی و تخصصی موجب شد که دگرگونی شگرفی در کار و زندگی شمار زیادی از جوانان آن روزگار پدید آید. زنده یاد دکتر عزیز نبوی ذهنی پر از ایده داشت: تحقیق، تالیف، ساخت و کارآفرینی. حاصل کار دکتر نبوی، دانشآموختگان موسسهعالی حسابداری هستند که بسیاری از آنها در کار و زندگیشان موفقند. وجود شمار قابل توجهی استاد دانشگاه در ایران و کشورهای دیگر، وجود شمار بیشتری حسابدار حرفهای و وجود شمار مدیران بسیار در بین آنها نشانه موفقیت ایشان است. دکتر عزیز نبوی را میتوان یکی از پایهگذاران آموزش حسابداری نوین در ایران بهشمار آورد. دکتر نبوی علاوه بر 30 سال تدریس در دانشکدههای مختلف در ایران، آمریکا و سوئیس، پژوهشگر و مولف مجموعه دوجلدی اصول حسابداری است که تاکنون چندینبار تجدید چاپ شدهاست. ویژهگی اصلی این دوره دوجلدی پرداختن به تمامی جنبههای حسابداری و کوشش در انطباق مطالب با اوضاع و احوال ایران است. ایشان مولف کتاب اصول حسابرسی و اصول حسابداری دولتی است و دارای تالیفات متعدد به زبان انگلیسی و فرانسه میباشد. زندهیاد دکتر عزیز نبوی روز شنبه 10 آبان 1382 وفات یافت و در شهر مونترو سوئیس به خاک سپرده شد. از ایشان سه فرزند، دو پسر و یک دختر باقی مانده است.
پیشکسوت آگاه
در سامان گرفتن این نوشته، افزون بریاری و همراهی بی دریغ، از توجه و حوصله فراوان جناب آقای فریدون توحیدی مقدم قائم مقام محترم بانک ملی ایران و جناب آقای دکتر پیمان نوری عضو محترم هیئت مدیره بانک مسکن که از طریق در اختیار نهادن اطلاعات مربوط نقشی چشمگیر ایفا کردند و همکاریهای ارزنده کارکنان بانکهای ملیایران و مسکن برخوردار بودیم. یاریها و همراهیشان چنان دستگیرمان بود که سپاس گزاردنش آسان نیست.
اما بزرگواران دیگری نیز در این کار به ما یاری دادند، همچون آقای کاظمی دینان مدیر روابط عمومی بانکملی و آقای شیرمحمدی رییس کانون بازنشستگان بانکمسکن که کتاب و عکسهایی دست نیافتنی از مرحوم آموخته را در اختیارمان گذاشتند. مطلب حاضر را مدیون همه این یاریگرانیم و همراهیشان را ارج مینهیم.
حسابداری در ایران امروز، با تعریفها، مفاهیم و بازتاب عملکرد گستردهاش، جایگاه مناسبی در نظام مالی و اقتصادی یافته است. بازتاب این امر را میتوان در توجه خاص مدیران به حسابداری و استفاده از اطلاعات مالی در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای استراتژیک موسسهها و شرکتهای تحت نظارتشان مشاهده کرد. در سطح کلان نیز شاهد اعتماد و اتکای نظام مالی کشور به رسیدگیهای حسابرسان، بررسی اسناد و مدارک فعالیتهای مالی به وسیله آنان و قضاوت نهایی ایشان هستیم که در قالب گزارشهای حسابرسی منتشر میشود.
بررسی تاریخی تحولات دانش حسابداری نشانگر آن است که جایگاه کنونی حسابداری و حسابرسی در ایران مرهون تلاش استادان بزرگواری است که متاسفانه یا دیگر در میان ما نیستند و یا در سن کهنسالی دوران بازنشستگی خود را میگذرانند، گرچه هنوز از تلاش و تحقیق باز نایستادهاند. فصلنامه حسابرس به منظور بزرگداشت این استادان و معرفی آنان به نسل کنونی حسابداران بر آن است تا با بضاعت و امکانات خود در هر شماره به معرفی یکی از آنان بپردازد.
نوشته حاضر یادکرد مرحوم علی اصغر آموخته است که از اولین دانش آموختگان و استادان پیشکسوت و پیشگام در حرفه ما به شمار می رود. متاسفانه با وجود تلاشهای ما، تماس با بستگان و نزدیکان ایشان میسر نشد، لذا برای دستیابی به اطلاعات مستند به دو محل کار و خدمت ایشان در بانک ملیایران و بانک مسکن که قسمت عمده سالهای کاری خود را در آنها سپری کرده بودند، مراجعه شد.
علیاصغر آموخته (نام کامل: علیاصغر آموخته) در سال 1284 در خانوادهای فرهنگی، در فضایی سرشار از عشق و زندهدلی در طبیعت زیبای بندرانزلی دیده بر جهان گشود. پدرش در وزارت معارف وقت به کار اشتغال داشت. او تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه هدایت و دوره متوسطه را در مدرسه علمیه تهران گذراند و از سال 1300 یعنی سن 16 سالگی وارد خدمات دولتی شد. مدت 6 سال در اداره فرهنگ گیلان مشغول به کار بود و از سال 1306 تا 1315 در بانک شاهنشاهی ایران در تهران به کار پرداخت. علیاصغر آموخته در این مدت کار حرفهای را کافی ندانست و همچنان به مطالعه و گسترش آموختههایش ادامه میداد. او ضمن آموزش زبان انگلیسی، فرانسه و روسی، به صورت مکاتبهای، دانشجوی انجمن بانکداری لندن شد و در زمینههای حسابداری تجاری، صنعتی، بانکی و اقتصاد ارز خارجی تحصیلات عالی خود را دنبال کرد. سه سال بعد برایش فرصتی فراهم آمد تا با کار کردن در بانک فلاحتی و صنعتی ایران، وزارت بازرگانی و شهرداری تهران، خود را برای ورود به اصلی ترین محل کار خویش آمادهتر سازد. علیاصغر آموخته در خرداد ماه سال 1318 به عنوان کارمند با امضای نماینده مختار، کار خود را در اداره حسابداری کل بانکملیایران شروع کرد و این آغاز دورهای طولانی، پرکار و موثر بود که سیر آن چنین ادامه یافت:
مهر 1318: رییس اداره دوم اداره حسابداری کل بانکملیایران
آذر 1318: انتقال به وزارت دارایی به عنوان رییس اداره کل حسابداری قسمت اقتصادی
دی 1321: رییس اداره کل حسابداری بانکملیایران
مهر 1327: رییس نمایندگی بانکملیایران در لندن
تیر 1332: نماینده بانکملیایران در کمیسیون ارز (انتقال موقت به وزارت دارایی)
فروردین 1334: عضویت در هیئت مدیره بانک رهنی
بهمن 1338: پس از 38 سال خدمت دولتی به افتخار بازنشستگی نایل آمد.
علیاصغر آموخته، آموخته بود و آموزشداد که بقا و اعتبار افراد حرفهای مرهون تلاش بیامان و نظم فکری در انسجام بخشیدن به مطالب علمی و تخصصی است. برخورد او با مسایل حرفهای این کلام ارزشمند را محقق ساخت که به واقع “سختکوشی هدیه خداوند است.”
وی طی دوره مسئولیت خویش در سمت ریاست اداره کل حسابداری بانک، دو یادگار بسیار ارزشمند از خود بهجای گذاشت که اکنون نیز در دیده صاحبنظران همچنان ممتاز و برجسته است. کتابهای علم حسابداری دوره اول و دوره دوم، مشتمل بر معاملات ارزی و عملیات حسابداری آنها، همراه با فصلی مشروح در تنظیم ترازنامهها، دوکتابی است که همچنان ما را با دلسوزی، دقت نظر و عمق بینش مرحوم آموخته آشنا میکند. این دو کتاب که در سالهای 1324 و 1326 چاپ و منتشر شده، اگر چه به ظاهر برای استفاده کارکنان بانک نگاشته شده است، اما شاید با نگاهی دیگر مجموعهای از دانش حسابداری آن دوران به شمار آید.
فاصله بین چاپ و انتشار دوره اول و دوم کتابهای یادشده نتیجه ماموریتی آموزشی بود که از طرف بانک و در انگلستان و آمریکا به او محول شد. در این ماموریت او عملیات بانکهای نوین را در ایروینگ تراست کمپانی، چیس نشنال بانک و فدرال رزرو از نزدیک مشاهده کرد (1325) و در انجام وظیفه چنان دقت و توجه از خود بروز داد که ماحصل آن ماموریت وی به عنوان اولین نماینده بانکملیایران در کشور انگلستان در سال 1327، شد. این ماموریت همچنین از اهمیت ویژهای برخوردار بود. در حکم ماموریت ایشان چنین آمده است: “اطمینان دارم در این ماموریت که برای اولین بار بانکملیایران، خود را به وسیله نمایندهای مستقیماً به دنیای خارج معرفی مینماید، با شایستگی و حس میهن پرستی از عهده انجام وظایف خواهید برآمد.”
عضویت در هیئت مدیره بانک رهنی، در زمانی صورت گرفت که آموخته نایب رییس کمیسیون ارز وزارت دارایی بود و انتخاب وی براساس پیشنهاد رییس بانک رهنی و موافقت وزارت دارایی و بانک ملی ایران، به عنوان صاحبان سهام آن بانک انجام گرفت. این مسئولیت نیز تنها ارتقای سمت نبود بلکه دلیلی داشت و آن انجام اصلاحات در اساسنامه و سایر مقررات بانک و آیین نامه استخدامی آن بود.
بازنشستگی علیاصغر آموخته تنها منحصر به کلماتی بود که در روی کاغذ و به عنوان حکم اداری در سال 1338، ثبت شد. پس از آن هم وی فعالیتهای آموزشی خود را همچنان با دقت، جدیت و سختکوشی ادامه داد. چنانکه در سال 1345، به منظور مشورت در امورمالی و تربیت کادر حسابداری در سازمان تسلیحات ارتش دعوت به کار و ارائه نظر شد.
علیاصغر آموخته در اول فروردین ماه 1358 همزمان با آغاز بهار و رویش شکوفهها برشاخههای خفته در سرمای زمستان، عزم دیار باقیکرد، اما طراوت اشتیاق او به شکوفایی علم و رشته تخصصی و حرفهایش که سالها با عشق به آن زیست و خدمت کرد، همچنان باقی است. یاد این سرو آزاد که با نام علیاصغر آموخته در حیطه کار، علم و دانش حرفهای چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور رویید و بالید و بروباری سرشار نثار دوستان، همکاران و شاگردانش کرد، همچنان زنده، مانا و پایدار است. روانش شاد.
ویژگیهای فردی علیاصغر آموخته منحصر به فرد است؛ سختکوشی، دقت در امور، نظم، جدیت، میهنپرستی و وقتشناسی از آن جملهاند. افزون بر این در محیط کار خود برای افراد صادق و کوشا احترام بسیار قائل بود و بر حرفهای بودن، به روز بودن علمی و آگاهی از جدیدترین تغییرات در مسائل حرفهای تاکید داشت. مناسبات جدی و سنجیده و در عین حال مهرآمیز او با کارمندان هنوز هم از خاطرات شیرین و پندآموز کارکنان قدیمی بانک رهنی قدیم (بانک مسکن کنونی) است.
پانوشت:
Institute of Bankers, London
استاد فرزانه
روز اول ماه آذر سال جاری استاد فرزانه دکتر علی وثوق که همه عمر پربرکت خویش را به آموزش شاگردان پرشمار و افاضه دانش گسترده خویش گذراند روی در نقاب خاک کشید. حاصل عمر و تلاش پرارزش استاد دکتر وثوق، گروه کثیری از مدیران کنونی جامعه است که با بهره گیری از آموختههای آن استاد، هر یک یادگار ارزندهای از او شمرده میشوند. کارنامه درخشان زندگی استاد، بیش از پنجاه سال تلاش علمی و آموزشی را نشان میدهد و این دستمایهای گرانقدر برای آمرزش روح پرفتوح اوست. یاد استاد را گرامی میداریم و در نبود اسفانگیز او، خود و جامعه علمی کشور را بدین نکته تسلی میدهیم که دستاوردهای زندگی فانی استاد آنقدر است که حیاتی جاودان در دلهای همه اهل علم و فضیلت، برای ایشان پیافکنده است. با علم به اینکه جای خالی علمی و انسانی استاد را نمیتوان پرکرد، این بیت را در اندوه از دست رفتنش میسراییم که:
از شمار دو چشم یک تن کم / وز شمار خرد هزاران بیش
زندگینامه کوتاه استاد
مرحوم دکتر علی وثوق در سال 1304 در تهران متولد شد. وی در سال 1326 مدرک کارشناسی حقوق قضایی و در سال 1339 مدرک کارشناسی ارشد علوم اداری را از دانشکده حقوق دانشگاه تهران دریافت کرد. روانشاد دکتر علی وثوق دوره دکترای علوم سیاسی را نیز درهمان دانشکده طی کرد و در سال 1345 از رساله خود درباره حسابداری دولتی و امور مالی شهرداریها دفاع کرد. وی از همان زمان به عنوان استادیار، همکاری علمی خود را با دانشگاه تهران آغاز کرد و در سال 1355 درجه فوق تخصص رشته حسابداری را از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی آمریکا دریافت کرد. فقید سعید دکتر وثوق از سال 1351 مدیریت بخش حسابداری دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران را به عهده گرفت و پس از چند سال تصدی معاونت دانشکده مزبور، ریاست این دانشکده را پس از انقلاب عهدهدار شد و به مدت 8 سال در این سمت انجام وظیفه کرد. روانشاد دکتر وثوق با اکثر دانشگاههای ایران همکاری داشت و آثار متعددی در زمینههای علمی و پژوهشی از وی به جایمانده است. وی عضویت در مجامع متعددی از جمله شورایعالی انقلاب فرهنگی، فرهنگستان علوم، و هیئت ممیزه مرکزی وزارت علوم و تحقیقات و فناوری را به عهده داشت.
روانش شاد
یاد استاد
•راه اندازی و برنامهریزی دوره های کارشناسی ارشد و دکترای حسابداری و شناسایی این رشته در ستاد انقلاب فرهنگی و شورایعالی برنامه ریزی، مدیون زحمات و تلاش خستگی ناپذیر شادروان دکتر علی وثوق است؛ خدایش بیامرزد.
دکتر علی ثقفی ـ دانشگاه علامه طباطبایی
•شادروان دکتر وثوق، استادی گرانمایه و دانشوری صاحب اندیشه بود که حق بزرگی بر گروه بسیاری از دانش آموختگان حسابداری در دانشگاه تهران، آزاد اسلامی و سایر مراکز آموزش عالی دارد.
دکتر رضا شباهنگ ـ واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد
•او دانشمند، مهربان و دانشجو دوست بود.
دکتر غلامرضا اسلامی ـ دانشگاه تهران
•مرحوم دکتر علی وثوق، استادی سختکوش و صاحبنظر بود و عمر خود را در راه اعتلای حسابداری سپری کرد؛ روانش شاد.
دکتر احمد مدرس ـ دانشگاه شهید بهشتی
•استاد تا آخرین دقایق عمر با برکت خود، چون شمع، روشنایی بخش مجلس تعلیم و تربیت شاگردانش بود.
محمدحسن سعادتیان ـ از سازمان حسابرسی
•استاد آموزگاری وارسته بود که معلمی را فدای مال دنیا نکرد.
موسی بزرگ اصل ـ از دانش آموختگان ایشان
•مرحوم دکتر علی وثوق، علاقه وافری به تحقیق و تدریس دروس حسابداری مدیریت داشت و این ویژگی، در صرفه جویی بیتالمال و کنترل هزینهها در زمان ریاست وی در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران قابل لمس بود.
تعدادی از همکاران ایشان در دانشگاه تهران
اندیشمند برجسته، مروج حسابداری علمی،نخستین استاد حسابداری در ایران،موسس دانشکده مدیریت و علوم اداری دانشگاه تهران،صاحب تالیفات ارزشمند در رشته حسابداری و حسابرسی و
صاحب بسیاری از عظمتهای فردی و اجتماعی
دکتر فضل الله اکبری در دوم اردیبهشت سال 1300 هجری شمسی برابر با سوم ماه رمضان المبارک سال 1339 هجری شمسی در شهر گلپایگان چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در شهر گلپایگان و دوره دبیرستان را در دبیرستانهای ادب، صارمیه و سعدی اصفهان طی کرد. همزمان با طی دوره دبیرستان و حتی قبل از آن به تحصیل علوم قدیمه نزد پدربزرگ مادریش مرحوم حاج فخرالعلما پرداخت و پس از آن در اصفهان از محضر استادانی چون شادروان فضل الله همایی و برادر دانشمند ایشان استاد جلال همایی و آقای مبارکهای کسب فیض کرد. وی حساب و ریاضی و حساب سیاق نقدی و جنسی را نزد پدربزرگ و پدر فرا گرفت. دکتر فضل الله اکبری بعد از دریافت دیپلم متوسطه، در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و از این دانشکده لیسانس گرفت. سپس در شرکت ملی نفت استخدام شد و همزمان با مرحوم حییم در تهیه فرهنگ لغات انگلیسی به فارسی همکاری داشت. وی در اوایل دهه 1330 در موسسه علوم اداری و بازرگانی دانشکده حقوق دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و فوق لیسانس علوم اداری و بازرگانی دریافت داشت. به دنبال آن با استفاده از بورس تحصیلی به امریکا رفت و در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و دانشگاه استانفورد به تحصیل پرداخت و در رشته مدیریت بازرگانی با گرایش حسابداری دکترا دریافت کرد.
بعد از اخذ مدرک دکترا به ایران مراجعت کرد و در موسسه علوم اداری به تدریس پرداخت و در سال 1337 به عنوان اولین مدرس حسابداری با درجه دانشیاری به عضویت هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شد.
دکتر اکبری در مورد این دوره از زندگی خود در مصاحبهای با مجله حسابدار (دکتر فضل الله اکبری، 1378، سرگذشت یک استاد و سرگذشت یک علم)، و بعد در مقالهای در سال 1378 درباره چگونگی شروع تدریس حسابداری در دانشگاه تهران برای چاپ در مجله حسابرس (دکتر فضل الله اکبری، 1378، چگونگی تدریس حسابداری…) چنین می نویسد:
“همیشه فکر می کنم آدمی تا اندازه ای به جایی راه می برد که مقدر است . سرانجام هم وضعیتی پیش آمد که بتوانم از بورسی در این رشته بهره مند شوم. بدین ترتیب عملا به قلمروحسابداری وارد شدم… پس از مراجعت از خارج، دانشگاه تهران اعلا م کرد که برای تدریس رشته های حسابداری و حسابرسی دانشیار می پذیرد و من برای این کار داوطلب شدم.”
” من تنها داوطلب بودم. … باید اذعان کنم در آن زمان دو- سه نفری بودند که بیش از من حسابداری می دانستند و تجربه بیشتری هم داشتند، ولی چون داشتن درجه دکتری یکی از شرایط استخدام بود با وجود علا قه ای که داشتند، واجد شرایط و داوطلب نشدند.“
سالها حسابداری به عنوان رشتهای قابل قبول برای تدریس در دانشگاه شناخته نمیشد. تا سال 1333 در هیچ دانشگاه و موسسه آموزش عالی حسابداری رسماً تدریس نمی شد. … متاسفانه در ایران آن زمان، اغلب افراد به جهت عدم اطلا ع کافی از محتوای دروس مزبور، علوم مالی و حسابداری را در سطح سایر رشتههای دانشگاه به حساب نمیآوردند… . محتوای رشته حسابداری، اهمیت و لزوم آن در انتظام امور سازمانها و تاثیر آن در پیشرفت کشور، سالها همچنان ناشناخته باقی ماند. در سال 1334 که داوطلب تدریس حسابداری در دانشگاه شدم، یکی از اولیای دانشگاه گفت شک دارد جایگاه تدریس حسابداری در دانشگاه باشد، و اضافه کرد در گذشته هم حسابداری در سال ششم رشته تجارت دبیرستانها تدریس میشده است و اگر حسابداری را رشتهای دانشگاهی بشناسیم بزودی داوطلبانی هم برای تدریس خانه داری، گلهداری و باغداری پیدا میشوند؛ دانشگاه را تدریس حساب کافی است.
دو – سه سالی طول کشید تا با مراجعات مکرر و مستمر، ارائه شرح دروس حسابداری و رشته های مختلف آن، اهمیت و فرق آن را با حساب و ریاضی توجیه کنم و توضیح دهم. بالا خره قرار شد در دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران برای انتخاب و استخدام یک نفر دانشیار اقدام کنند.”
” در طول سال 1342 توضیحاتم رئیس وقت دانشگاه تهران را متقاعد و مصمم کرد که دانشگاه تهران، مانند بسیاری از مهمترین دانشگاههای جهان، و به لحاظ نیاز کشور، میباید دانشکدهای برای آموزش و تحقیقات مدیریت داشته باشد. در ابتدای شهریور 1343 شادروان دکتر صالح رئیس دانشگاه، در جلسهای پرشور و با مخالفتهای بسیار، بالا خره تاسیس دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی را به تصویب شورایعالی فرهنگ رسانید…. مخالفتها با تاسیس این دانشکده، اولین در نوع خود در کشور، بیشتر از ناشناخته بودن مدیریت به عنوان رشته ای از دانش ناشی میشد.” (دکتر اکبری، 1378، نوبت من نیست، ص 15)
دکتر فضل الله اکبری پس از تاسیس دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران، به مدت 8 سال رئیس این دانشکده بود. پس از سال 1350، به سمت معاون آموزشی و پژوهشی وزارت علوم و آموزش عالی برگزیده شد و همزمان به تدریس رشته حسابداری در دانشگاهها و موسسات مختلف آموزش عالی به ویژه بانک ملی ایران، اشتغال داشت. در این دوره با شرکت اطلا عات اعتباری که به وسیله بانک مرکزی تاسیس شده بود، نیز همکاری داشت.
در فاصله سالهای 1350-53 که در وزارت علوم به کار اشتغال داشت، خدمات گستردهای در زمینه ارزشیابی مدارک تحصیلی و ارزیابی علمی دانشگاهها و مراکز علمی کشور به انجام رسانید. وی در اواخر سال 1353 به دانشگاه تهران بازگشت و به عنوان استاد دانشکده علوم اداری و بازرگانی دانشگاه تهران در سمت معاون و قائم مقام رئیس دانشگاه تهران به کار ادامه داد.
پس از انقلاب در اوایل سال 1358 در سمت استادی دانشگاه بازنشسته شد اما تا پایان سال تحصیلی 58-1357 همچنان به تدریس ادامه داد.
از اوایل دهه 1360 سازمان حسابرسی این افتخار را یافت تا از همکاری ایشان با مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی این سازمان برخوردار شود. کتاب و مقالا ت مختلفی که در این دوران توسط ایشان تالیف و تدوین و توسط سازمان حسابرسی منتشر شده است حاصل این دوران پربار است.
دکتر فضل الله اکبری در اواخر دهه 1360 به امریکا مسافرت کرد و به مدت دو سال با سمت استادی در دوره های فوق لیسانس دانشکده مدیریت بازرگانی دانشگاه استانفورد که یکی از معتبرترین دانشکدههای این رشته در سراسر دنیا به شمار میآید، به تدریس پرداخت.
پس از آن به انگلستان رفت و یک سال نیز در دانشکده مدیریت دولتی تدریس داشت. ایشان از اواسط دهه 1370 به ایران مراجعت کرد و همچنان همکاری خود را در زمینه تحقیق و تالیف با مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی ادامه داد و در این مدت است که مقالا ت متعددی هم برای مجله حسابرس تهیه کرد.
کتاب بررسی تحلیلی دکتر فضل الله اکبری در سال 1381 به عنوان کتاب درخور تقدیر برگزیده و به وسیله وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم هفته کتاب مورد تقدیر قرار گرفت.آقای دکتر اکبری دانشمندی بیطرف و واقعگرا بود. در عینحال که حرمت همگان را نگه میداشتند با اطرافیان رفتاری محکم، منطقی و مهربان داشتند.استوار و قاطع اما اهل اعتدال بودند. بیادعا بودند و فروتن.از نقد و نفی دیگران پرهیز میکردند و مراعات حقوق دیگران را از هر حیث میکردند.
نقش فردی دکتر فضل الله اکبری در توسعه دانش حسابداری در ایران به نحو قاطع تعیین کننده بوده است. این نقش به گفته خود ایشان محصول «علاقه به کار» و به قضاوت آنانی که او را از نزدیک میشناختند محصول احساس «مسئولیت» نسبت به توسعه و پیشرفت جامعه و «ایمان» به چارهجوئیها و راهگشاییهای «علم» نیز بوده است.
زنده یاد دکتر فضل الله اکبری در 13فروردین1384 جان به جان آفرین تسلیم کرد و در قطعه 229 بهشت زهرا به خاک سپرده شد.از ایشان 4 فرزند ، 2پسر و 2دختر ، باقی ماندهاست.
کتابها
حسابداری صنعتی، دانشگاه تهران، با تجدید چاپ به دفعات و توسط ناشران دیگر، 1338
اصول حسابداری، دانشگاه تهران، با تجدید چاپ به دفعات، 1340
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، سازمان حسابرسی، با پنج بار تجدید چاپ و تجدیدنظر، 1366
حسابداری بازرگانی، دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی، 1354
تهیه بودجه بازرگانی و صنعتی، انتشارات فروردین، 1365
حسابداری استهلا ک، سازمان حسابرسی، اولین چاپ 1371، چاپ هفتم، 1380
فرهنگ اصطلا حات حسابداری (انگلیسی- فارسی)، سازمان حسابرسی، جلد اول، 1376
بررسی تحلیلی یا استفاده از تجزیه و تحلیل صورتهای مالی در حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1379
مقالات
سرگذشت یک استاد و سرگذشت یک علم (مصاحبه با مجله حسابدار- مرداد 1372 )
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی (حسابرس 3، مجموعه مقالا ت- تابستان 1374)
واژه سرنوشت ساز (فصلنامه حسابرس شماره 1، زمستان 1377)
نوبت من نیست (فصلنامه حسابرس شماره 3، بهار 1378)
به یاد دوست (مجله حسابدار، شماره 132، شهریور1378)
چگونه تدریس حسابداری در دانشگاه برای اولین بار شروع شد (فصلنامه حسابرس شماره 4 و5، پاییز و زمستان 1378)
آموخته های آموخته را نیاموختیم (فصلنامه حسابرس شماره 9، زمستان 1379)
مصطفی علی مدد: اندیشمندی پرمایه، پرکار و پربار (فصلنامه حسابرس شماره 16، مهر و آبان 1381)
نرفته ام (فصلنامه حسابرس شماره 23، بهار 1383)
منتخبات حسابرس (فصلنامه حسابرس شماره 23، بهار 1383)
این زمان دیگر نام اسمعیل عرفانی تنها برروی کتابهایی برجای مانده است که آن زنده یاد در رشته حسابداری و حسابرسی تالیف کردهاست و در آن قطع خاص انتشارات دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران منتشر میشد و اکنون در کتابخانههای معتبر نگهداری میشود و تنها در بررسیهای تاریخی تحولات دانش حسابداری در ایران به آن مراجعه میشود. بیش از این اما در دوران اخیر کمتر از او یاد کردهایم؛ او را که واضع واژههای حسابرس و حسابرسی، استاد حسابداری، مشاور دکتر محمد مصدق، از بنیانگذاران دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران، از شمار مولفان و بنیانگذاران برجسته دانش نوین حسابداری و حسابرسی کشور، بنیانگذار نخستین انجمن حرفهای ایران، از کارگزاران بلند پایه بانک ملی ایران، معاون بانک مرکزی، مشاور سازمان برنامه و رییس هیئت عالی بازرسی شرکت ملی نفت ایران، عضو هیئت نمایندگی ایران در دادگاه لاهه و تحلیلگر چیره دست اقتصاد بود. اعتبار او البته از نقشها و سمتهایی که داشت مایه نمیگرفت بلکه عملکردش در مشاغل پیشگفته بود، که به او اعتبار میبخشید و میتوان از خلال بررسی آن آموزههای کم نظیری از چگونه حسابرس بودن را در اختیار نسل کنونی حسابداران نهاد و به نسلهای آینده سپرد.
اسمعیل عرفانی پیش از آنکه پیر شود، از میان ما رفت، اما بیش از آنکه از یاد رفتنی باشد به یادماندنی است.
نوشته حاضر حاصل کوششی است که از آغاز سال 1372 و در راستای بازشناخت استاد اسمعیل عرفانی آغاز شد و همچنان ادامه دارد. اما در هرگامی با محدودیتهای پیشبینی نشدنی در دستیابی به اطلاعات مستند روبهرو بود. برای نمونه، دستاورد این همه سال جستجویمان، تنها یک امضا از استاد بود که آن هم در پرتو لطف یکی از شاگردان استاد به دست آمد. بیش از این دریغ از دستیابی به جملهای دست نوشته استاد. اما در برابر این دشواریها هر آنچه نیز که تاکنون فراهم آمده در پرتو نیک خواهیها و راه گشاییهای بستگان، شاگردان و دوستان استاد بوده است.
نخست باید از دکتر پرویز شمس استاد ادبیات بسیاری از حسابداران یادکرد که بررسیهای نخستین را آسان کرد و مرا خانه به خانه با بستگان آن شادروان آشنا ساخت؛ از فیروز عرفانی برادر استاد و خدیجه حسن پور معلم گرانقدر فرزندان این مرز و بوم دختر عمه شادروان که مرا در خانه هایشان پذیرا شدند و از هیچگونه یاری در کار بررسی دریغ نکردند، از آقای مهندس علی خیامعرفانی خواهرزاده استاد که حق بسیاری در این کوشش دارند، عکسهایی دست نیافتنی از استاد را در اختیار گذاشتند، پرسشنامههای تهیه شده مرا در ایران و خارج از کشور به بستگان و آشنایان استاد ارائه کردند، پاسخهای آنان را گردآوردند و به من سپردند و از غلامرضا حیدرخویی شاگرد استاد که مدارک درخور استفادهای را فراهم آوردند و خاطرات خود را از استاد بازگو کردند و سرانجام از پروین عرفانی خواهر و پرویز عرفانی برادر و مسعود عرفانی خواهرزاده استاد که با دقتی بیشینه به پرسشهای پرسشنامهها پاسخ گفتند و به یافتههای بررسی کننده اعتبار بخشیدند.
اسمعیل عرفانی فرزند میرزا ابوطالبخان عرفانی است. خود ابوطالبخان در رودبار متولد شدهاست. او پس از پایان گرفتن تحصیلاتش در شاهزاده عبدالعظیم (شهرری)، برای مطالعه و آشنایی با روشهای نوین آموزش و پرورش به قفقاز رفت و در آنجا مدرسهای برای ایرانیان مقیم قفقاز تاسیس کرد. پس از آن راهی سمرقند شد و در آنجا نیز به تاسیس مدرسه برای فرزندان ایرانیان مقیم آن شهر همت گماشت. شادروان ابوطالب عرفانی پس از انقلاب اکتبر، مانند بسیاری از ایرانیان مهاجر، به میهن بازگشت و در بندر انزلی دست به تاسیس مدرسهای زد که اسمعیل و برادرش ابراهیم از نخستین شاگردان آن بودند. سپس برای اینکه فرزندانش به دانشگاه راه یابند در سال 1309 به تهران آمد. ابوطالبخان عرفانی از یاران و همرزمان میرزا کوچک خان بود و مدتی را همراه سردار جنگل در اقامتگاه او سپری کرد و در همانجا همسر و یکی از فرزندانش را از دست داد.
در کتاب سردار جنگل، نوشته ابراهیم فخرایی نیز از او به نام میرزا ابوطالب یاد شده است. از آن زمان به بعد چون پیشینه سیاسی و مبارزاتی وی با اوضاع و احوال سیاسی آن زمان سازگار نبود، کوشید تا زندگی خود را در گمنامی بگذراند.
ابوطالب عرفانی، خدمتگزار فرهنگ این مرز و بوم سرانجام در پی چهل سال تلاش در راه ایجاد مدارس جدید و تصدی مشاغلی چون ریاست فرهنگ انزلی، کفالت فرهنگ گیلان و ریاست مدرسه ناصرخسرو سرانجام در سال 1325 چشم از جهان فروبست.
اسمعیل عرفانی فرزند سوم از چهار فرزند نخستین ازدواج پدر در سال 1295 در بندر انزلی بدنیا آمد، تحصیلات مقدماتی خود را در مدرسهای که پدر تاسیس کرده بود، در انزلی به پایان رسانید و بعد برای ادامه تحصیل به رشت رفت و دوره متوسطه را در آن شهر گذراند. درآن زمان دانش آموزان میتوانستند در صورت برخورداری از استعداد و توانایی تحصیلی چشمگیر چند کلاس را در یکسال بگذرانند و اسمعیل عرفانی نیز با استفاده از این حق و به اتکای استعداد و ظرفیت خارق العادهاش توانست در سن 15 سالگی به اخذ دیپلم کامل متوسطه و پس از سه سال در 18 سالگی به دریافت درجه لیسانس حقوق نایل آید. او پس از پایان دوره دانشکده حقوق به استخدام بانک ملی ایران درآمد و دوسال بعد، در سال 1315 همراه نخستین گروه اعزامی از سوی بانک ملی ایران برای تحصیل در رشته حسابداری به انگلستان رفت، و این دوره را که مدت آن هشت سال بود در پنج سال به پایان رسانید و با موافقت بانک ملی ایران دو سال نیز در مدرسه اقتصاد لندن به تحصیلات عالی در رشته اقتصاد پرداخت و در این رشته موفق به دریافت درجه فوق لیسانس شد.
بازگشت اسمعیل عرفانی به میهن، تا پایان جنگ جهان دوم به طول انجامید. در این زمان او نخستین حسابدار خبرهای بود که به ایران برگشت و در بانک ملی ایران به خدمت ادامه داد و به دستور مدیر عامل وقت این بانک، به بررسی و بازنگری سازمان بانک یاد شده ماموریت یافت.
اسمعیل عرفانی، با کمال تاسف، در سال 1326؛ یعنی در سن 30 سالگی، در جریان مسافرت به شمال کشور، در اثر تصادفی شدید هنگام رانندگی از ناحیه کمر به شدت آسیب دید و از هر دوپا فلج شد. این حادثه تاثیری ناگوار بر روحیه او نهاد و افسردگی شدیدی بروی عارض کرد تا آنکه از سوی بانک ملی ایران به منظور معالجه برای مدت 6 ماه به انگلستان فرستاده شد. منتها معالجات نتیجهای در پی نداشت، اما چون این مدت را در میان معلولان جنگی جنگ جهانی دوم به سر برد، از مشاهده روحیه امیدوار و فعالیت و تحرک آنان روحیهاش بهکلی دگرگون شد و از آن پس به مدت 27 سال روی صندلی چرخدار با نهایت جدیت و امیدواری به فعالیتهای علمی و فرهنگی خود ادامه داد. به گفته دکتر فضل ا… اکبری:“بخش درخور توجه عمرشان که زمان بعد از تصادف را دربر میگرفت، روی تخت و در یک اتاق در طبقه زیر زمین بانک ملی و سپس بانک مرکزی سپری کردند”.
در این زمان مبارزات مردم ایران در راه ملی کردن صنعت نفت آغاز شده بود و او با همان وضعی که داشت به این مبارزات پیوست و در همان حال در اجتماعات حضور مییافت و در راهپیماییها شرکت میکرد. افزون بر این با انتشار مقالههای اقتصادی در روزنامههای کیهان و اطلاعات نظریههای جدیدی برای سازماندهی اقتصاد بدون اتکا به درآمد نفت ارائه کرد که مورد توجه دکتر محمد مصدق قرارگرفت و او را در شمار مشاوران اقتصادی خود برگزید و هفتهای چند بار با وی به مشورت میپرداخت.
در همین زمان بود که گروهی از نمایندگان مجلس شورای ملی به تحریک دشمنان نهضت، به شدت برعلیه دکتر مصدق به مخالفت برخاستند. اسمعیل عرفانی از طریق یکی از دوستانش توانست فهرست اسامی سهامداران ایرانی شرکت سابق نفت انگلیس را که از شمار مخالفان مصدق بودند به دست آورد و این فهرست را در روزنامهها منتشر ساخت و آشکار شد وکلایی که به سرکردگی جمال امامی با اقدامات دکتر مصدق مخالفت میکردند، از سهامداران شرکت نفت بودهاند. این اقدام او سبب شد که از شدت مخالفتها کاسته شود و دکتر مصدق نیز وی را مورد تشویق قرارداد. او در همین زمان به عنوان رییس هیئت عالی بازرسی شرکت ملی نفت در جریان خلع ید از شرکت انگلیسی منصوب شد و به همراهی دوست و همکار همیشگیاش زنده یاد استاد حسن سجادی نژاد به استقرار نظام مالی صنعت نفت یاری رسانید.
اسمعیل عرفانی از بنیانگذاران دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران است. دکتر فضل ا… اکبری در این باره می گوید: “ایشان به لحاظ وضع جسمانی خود نمیتوانستند در کارهای اجرایی فعالیت یا حتی تدریس کنند، مرحوم سجادی نژاد دانشکده یاد شده را پایهگذاری کردند و ریاست آنرا برعهده گرفتند، منتها در همه حال از یاری و همراهی مرحوم اسمعیل عرفانی بهره مند بوند”. غلامرضا حیدر خویی از شاگردان اسمعیل عرفانی فضای جلسه اعلام موافقت با به رسمیت شناختن مقاطع تحصیلی مدرسه عالی حسابداری و علوم مالی را به وسیله استاد چنین توصیف کرده است: “آن جثه رنجور به کمک یاران صمیمی اش برروی صندلی چرخدار پشت تریبون قرار گرفت و موافقت مسئولان وقت را با صدایی آرام، نگاهی نافذ و تبسمی حاکی از احساس رضایت به آگاهی مشتاقان حاضر در جلسه رسانید. سکوتی ژرف فضای جلسه را فرا گرفت و با جدا شدن صندلی چرخدار از تریبون بود که حاضران به احترام به پا خاستند و با کف زدنهای ممتد استاد و پشتیبان خود را ستودند”. او پیش از این نیز مدرسه حسابداری بانک ملی ایران را که گواهینامه دانشگاهی نمی داد، تاسیس کرده بود و نخستین کتاب حسابداری و حسابرسی خود را برای آموزش در این مدرسه تالیف کرد.
اسمعیل عرفانی تا آنجا که توانست به تدریس پرداخت و همراه آن به تالیف کتابهایی در رشته حسابداری، از جمله سه جلد کتابهای حسابداری مدیریت و کتاب حسابرسی همت گماشت. کتابهای پیشگفته معتبرترین منبع مطالعه در زمینه حسابداری مدیریت و حسابرسی تا سالهای اخیر و انتشار کتابهای جدید در این رشته بود.
عملکرد شغلی و رفتار حرفهای او درخور توجه بسیار است. ذکر داستانی در این مورد خالی از لطف نیست. زمانی که عرفانی رییس هیئت عالی بازرسی شرکت نفت بود، آگاه شد تعدادی از اعضای هیئت مدیره این شرکت ـ برخلاف قانون ـ در شرکتهای نفت خارجی سهم دارند. نخست در آمریکا و پس از توفیقنیافتن در اینباره در کتابخانه پارلمان کانادا به جستجو پرداخت و موفق به دستیابی به مدارک مورد نیاز جهت اثبات موضوع شد و اعضای مورد نظر را در موقعیتی قرار داد که ناگزیر بودند یا از سهام خود در شرکتهای پیشگفته صرفنظرکنند یا آنکه از عضویت هیئت مدیره شرکت نفت استعفا دهند. زمانی دیگر باخبر شد برخی از شرکتهای نفتی در قراردادهای خود با یکی از کشورهای بحرین یا کویت امتیازهای درخور توجهی را برای این کشورها در نظر گرفتهاند درحالی که در موارد مشابه، همان امتیازها را از ایران دریغ داشتهبودند و وجود چنین امتیازاتی را در قرارداد با سایر کشورها نیز انکار میکردند. او درصدد اثبات موضوع برآمد، تا آنکه به منظور بررسی سیستمهای مالی شرکتهای نفتی خارجی به آمریکا اعزام شد. در آنجا کوشید تا در کتابخانه معروف کنگره به قراردادهای موردنظر دستیابد، اما رییس قسمت خاورمیانه کتابخانه یادشده، از هرگونه همکاری در این زمینه، به دلیل محرمانه بودن اسناد مذکور خودداری کرد. اسمعیل عرفانی با وضعیت جسمی خود رنج سفر را برخود هموار کرد و فاصله دو هزار کیلومتری واشینگتن تا کانادا را طیکرد اما بازهم به نتیجه نرسید. به شیکاگو که قراربود سیستمهای مالی شرکتهای استاندارد اویل و ایندیانا را در آنجا مطالعه کند، بازگشت و سرانجام با کوششها و پیگیریهای وصفناپذیر و هوشمندانه و در پرتو شناخت و آگاهی که از مناسبات و سیستمهای اداری و اطلاعاتی آن شرکتها داشت به اسناد مورد نظر دستیافت و امکان دسترسی به امتیارات مورد انتظار را در مذاکرات بعدی فراهم ساخت. زمانی نیز موفق به کشف تقلب و حسابسازی در حسابهای کنسرسیوم شد، اما مدیران کنسرسیوم با اتکا به پشتیبانی دربار به گزارشهای او وقعی نگذاشتند. اسمعیل عرفانی آنان را تهدید کرد که در صورت نپرداختن حقوق کامل شرکت ملی نفت ایران، آنان را به دلیل رعایت نکردن قوانین مالیاتی آمریکا درخود آن کشور تعقیب خواهدکرد، همین تهدید سبب شد که کنسرسیوم جبران خسارتهای وارد شده به ایران از این بابت را بپذیرد. مدعای عرفانی نزدیک به 50 میلیون دلار بود، اما دکتر امینی نخست وزیر وقت که برای وصول این مطالبات به خارج رفته بود، در آنجا کل خسارت را به 20 میلیون دلار مصالحه کرد و این موضوع باعث رنجش عرفانی شد که معتقد بود، حق با ایران بوده و میتوانستهاند تمامی خسارت را مطالبه کنند.
در اواخر خدمتش در شرکت نفت به علت اختلافهایی که بین او و دکتر اقبال به خاطر گزارشهای او در مورد تخلفات شرکتهای خارجی بروز کرده بود، ناگزیر شد، شرکت نفت را ترککند و به بانک مرکزی بازگردد. در آنجا فعالیت خود را به عنوان معاون مطالعاتی این بانک ادامه داد، یک سال هم در این سمت بود که بازنشسته شد و در سال 1352، در سن 57 سالگی به علت نارسایی کلیه درگذشت.
به گفته دکتر فضل ا… اکبری “…اصطلاحهای حسابرس و حسابرسی را برای نخستین بار مرحوم اسمعیل عرفانی به کار بردند. پیش از این که ایشان این اصطلاحها را پدیدآورند، واژههای ممیز و ممیزی به کار میرفت که صرف نظر از مفهوم کلی، در عرف مردم بیشتر به رسیدگی از دید و برای تشخیص مالیات اطلاق میشد”.
اسمعیل عرفانی پیشگام تاسیس تشکلهای حرفهای در ایران بود، دکتر اکبری در این باره گفته است: “علاقه ایشان به پیشرفت حرفه و توسعه و تشکل آن به حدی بود که به رغم مشکلات جسمی و گرفتاریهای شغلی برتمامی فعالیتها نظارت میکردند و خودشان نیز پا به پای دیگران در تمام کارها مشارکت میجستند. در واقع دلیل پیشرفتهای درخور توجه حرفه در دوره فعالیت ایشان همین بود”.
نخستین انجمن حسابداران ایران در سال 1342 به ثبت رسید. دکتر اکبری گفته است:“…. بانی تاسیس این انجمن مرحوم اسمعیل عرفانی بودند و جلسات نیز در دفتر ایشان تشکیل میشد و پیگیری و پایه گذاری آنرا خود ایشان برعهده داشتند”.
جنبه دیگر شخصیت اسمعیل عرفانی، وجه فردی، رفتاری و فرهنگی اوست. دکتر اکبری در این باره گفته است: “… شخصیت ممتازی بودند و دفترشان مرکز تجمع حسابداران برجسته و صاحبنظران آن زمان بود و سمت پیشکسوتی داشتند. نقش جشمگیر ایشان در تاسیس انجمن حسابداران و تالیف کتابهای حسابداری و حسابرسی بر همگان روشن است. در واقع هر کار و کوششی از دفتر ایشان آغاز میشد”. دکتر اکبری همچنین گفتهاست: “دو صفت تیزهوشی و جدیبودن را بیش از سایر ویژگیهای ایشان به خاطر دارم و فکر میکنم این صفات با کیفیتی که در مرحوم اسمعیل عرفانی وجود داشت، در کمتر کسی یافت میشود، بویژه در شرایطی که ایشان به فلج مبتلا بودند و پیامدهایی که این بیماری برای ایشان داشت. با این حال چنان فعال بودند که بهندرت میتوان فردی این گونه فعال سراغ کرد”.
در میان طیف گسترده علائق و دلبستگیهای او مانند فعالیتهای حرفهای، فعالیتهای اجتماعی، تالیف و تدریس و متشکل ساختن حرفه و تاسیس دانشگاه و جز آن، شعر نیز از امتیاز چشمگیری نزد او برخوردار بود. در میان شعرای ایرانی، به اشعار سعدی و حافظ و بیش از همه به مولانا دلبستگی داشت و به مطالعه و بررسی عرفان علاقمند بود.
به مسافرت و گذران در طبیعت و مناطق کوهستانی علاقه بسیار داشت و پیش از آنکه آن حادثه دردناک، شیوه دلخواهانه زندگی را از او دریغ نماید، از هر فرصتی برای اقامت همراه دوستان و بستگانش در طبیعت کوهساران بهره میجست.
برای افراد درستکار و صادق و کوشا احترام بسیار قائل بود و از دروغ و ریا و شنیدن حرفهای نسنجیده و ناروا برآشفته میشد. بسیار صریح بود و ناخرسندی خود را از دیگران به آسانی با آنان در میان مینهاد. روابط او با دیگران دوستانه و همراه با احترام بود، درستکار و دقیق و سختکوش بود و با دیگران مناسباتی جدی، صمیمانه، ملاطفت آمیز و مهربان داشت. در عینحال در مواردی که ادامه روابط خود را با دیگران مناسب نمیدانست، بسیار صریح نظر خود را ابراز میداشت و در منتهای خونسردی و احترام بهتدریج با آنان قطع رابطه میکرد. از ورود به حوزه شخصی زندگی افراد به شدت پرهیز میکرد و به دیگران نیز اجازه نمیداد که به مسائل شخصی او بپردازند. با دانشجویانش صمیمی و حمایتگرانه و در عین حال با انضباط و جدی رفتار میکرد. ساده و بیپیرایه میزیست، قانع و از تجملات بیزار بود، معاشرت با دوستان و بستگانی را که ساده زندگی میکردند بسیار دوست داشت و تا حد امکان از حضور در مراسمی که با تشریفات و تجملات همراه بود، پرهیز میکرد، اما از مشارکت در امور اجتماعی به هر شکلی که ممکن بود، از جمله به صورت اهدای کمکهای مالی موثر استقبال میکرد.
بالاترین آرزویش این بود که مردم خوب و درست کارکنند و کار به کاردان سپرده شود و دیگر اینکه، مگر روزی بهبود یابد و از رنج بیماری وارهد.
خانواده اسمعیل عرفانی برایش احترام بسیار قایل بودند، کوششهای او را تقدیر میکردند و وی را موجب مباهات خود میدانستند.
اسمعیل عرفانی معتقد بود:“ اگر واقعاً سیستم حسابداری و حسابرسی درستی در مملکت نداشته باشیم، هیچگاه اصلاحات اقتصادی به جایی نمیرسد”.
به منظور معرفی و بزرگداشت پیشگامان حسابداری نوین ایران، در شماره قبل از مرحوم اسماعیل عرفانی یاد کردیم. هرگاه بحث حسابداری نوین و تحول آن مطرح میشود، عرفانی و سجادی نژاد، نخستین نامهایی است که به یاد میآید. شیوه زندگی مرحوم عرفانی و فوت او در سال 1352، کمابیش غریبانه بود، به گونهای که حتی دستیابی به اطلاعات اولیه در مورد ایشان نیز با دشواری همراه بود. اما هنگامی که استاد سجادی نژاد، از برجستهترین پیشگامان حسابداری نوین کشور روی در نقاب خاک کشید آسیب ملموس و جبران ناپذیری بر پیکرة حرفه هنوز نوپای حسابداری وارد آمد. سراسیمگی و دلواپسی در همه مشهود بود، زیرا دریافتند کسی که دورادور به همه دلگرمی میداد و همه ناخودآگاه به او اتکا داشتند از میان رفتهاست. طی یکی دو سال پس از رفتنش، بزرگان حرفه سخنها دربارهاش گفتند و هریک کوشیدند ادای دینی به او بکنند، و این ادای دین با نوعی وفاداری به ارزشهایی که استاد در تمامی عمر با آنها زیست و به دیگران آموخت، همراه بود.
اگر میگوییم که سجادی نژاد را بزرگداشتی شایستهتر باید، به خاطر زندگان است؛ که در گذشتگان را اگر نیازی باشد، تنها به دعای خیر و آمرزش خواهی است؛ و در این نسل و نسلهای بعد کم نیستند افرادی که دعای خیر بدرقه راه سجادی نژاد کنند.
و براستی نیز چنین است. شمار دانش آموختگان او را حدود 5000 نفر تخمین میزنند و تعداد شاگردان غیرمستقیم او بسی بیشتر از این است. ما نیز به نمایندگی از سوی این دانش آموختگان یادی از ایشان میکنیم، به این امید که چراغی فرا راه رهروان طریق او افروخته باشیم.
زنده یاد استاد سید حسن سجادی نژاد در اسفندماه 1296 در خانوادهای متدین و عالم در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. پیش از آنکه در آذر ماه 1315 از طرف بانک ملی ایران برای تحصیل در رشته حسابداری عازم انگلستان شود، علاوه بر تحصیلات متوسطه و دریافت دیپلم علمی، در رشته ریاضیات عمومی، فیزیک و شیمی نیز کسب علم کرد. شواهد نشان میدهد که این مطالعات بعد از آن نیز به شیوهای غیرکلاسیک ادامه یافته است. در سال 1323 (1945 میلادی) به عضویت وابسته انجمن حسابداران خبره انگلستان و در سال 1338 (1960 میلادی) به عضویت پیوسته آن انجمن درآمد. در سال 1324 پس از پایان تحصیلات عالی در انگلستان، به ایران برگشت و از سال 1330 به اتفاق تنی چند از هم دوره های خود مامور خدمت در شرکت نفت شد و خدمتش در آنجا تا زمان بازنشستگی ادامه یافت.
اما با وجود این سوابق کار اجرایی، شادروان سجادی نژاد بیش از هر چیز معلم بود، و معلمی شغلی است که بازنشستگی نمیشناسد. او تا پایان عمر آموخت و آموزش داد. از همسر ایشان نقل شده است که “استاد یا مطالعه میکردند، یا میاندیشیدند و یا مینوشتند”. از یکی از شاگردان قدیم ایشان نقل است که “حتی اگر در سر امتحان از ایشان سئوالی داشتی که احساس میکردند پاسخ به آن، از نظر جنبه آموزشی ضرورت دارد، علیرغم کمک احتمالی به پاسخگویی به سئوالات امتحان، حتماً به آن پاسخ میدادند”. این شاگرد قدیمی استاد، خود چنین موردی را تجربه کرده بود.
حاصل عمر پربار ایشان، انبوهی از آثار آموزشی و تخصصی است. و از این دستاورد، آنچه منتشر شده بدین شرح است:
•حسابداری مقدماتی (به همراهی آقای ابوالقاسم خردجو) سال 1338
•اصول هزینه یابی و حسابداری صنعتی (جلد1) سال 1340
•اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد1) سال 1342
•اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد2) سال 1343
•اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد3) سال 1344
•اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد4) سال 1347
•اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد5) سال 1346
•حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 1) سال 1356
•حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 2) سال 1356
•حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 3) سال 1357
•حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 4) سال 1368
•اصول هزینه یابی و روشهای حسابداری صنعتی (جلد1) سال 1367
•اصول هزینه یابی و روشهای حسابداری صنعتی (جلد2) سال 1376
•با همکاری آقایان ملک آرایی و نظری (فرهنگ اصطلاحات حسابداری سال 1376) با همکاری دکتر فضل الله اکبری (توضیح آنکه بین سالهای 1347 تا 1356، ظاهراً به دلیل همزمانی فعالیتهای پژوهشی با مسئولیت ریاست دانشکده حسابداری و امورمالی شرکت نفت و شروع به بازنگری ایشان به بعضی از کتابهایشان بوده است.)
مردانی چون سجادی نژاد دارای ویژگیها و ابعادی هستند که بازتابی عمیق در اندیشه و عقاید دیگران میگذارند از جمله این بازتابها را میتوان در گفتههای دانش آموختگان مستقیم و غیرمستقیم پیدا کرد که یقیناً استناد به این یادها و ستایشها کمک مهم و موثری در ترسیم سیمای آن زنده یاد خواهد بود. برخی از این گفته ها چنین است:
•استاد اخلاق و شرافت، اشتیاق و استواری، درستی و درستکاری، دقت نظر و درایت، همت و شجاعت و وسعت نظر بود.
•اشتیاق بیمانندی در آموختن، آموزش دادن و درست عمل کردن داشت.
•دستانش سخت میلرزید، اما به رغم آن خطی خوش و پخته داشت. ذهنش فعال و اندیشمند بود و بیش و کمهای جسمانی بر استحکام و قدرت روحی او تاثیری نداشت.
•مدیریت بدون حسابرسی را در سطح موسسه (خرد) و اقتصاد کلان مفسده میدانست.
•پیری از نسل راستان، شرافت پیشگان، معلمان عاشق و پرهیزگاران درست کردار بود.
•با تکیه برشعر معروف حافظ که میفرماید:
“سالها دل طلب جامجم از ما میکرد / آنچه خودداشت زبیگانه تمنا میکرد”
به نوعی به بازگشت به خویش اعتقاد داشت و به نقش ایرانیان در اداره امورمالی و حسابداری دنیای بزرگ اسلام اشاره میکرد.
•بالاخره بهجاست که بیان خصلتهای شادروان سجادینژاد و کشف راز بزرگی و ماندگاری ایشان را استاد بزرگ دیگری بیان کند.
استاد ارجمند دکتر فضل الله اکبری در مورد ایشان می گوید:
“مقدر چنین بود که، درسالهای پایان زندگی، با پدید آورنده این اثر در سازمان حسابرسی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری، هم اتاق باشم و مصاحبت او لذت بخش بود. حسن سجادی نژاد را میگویم. علاوه بر دانش حرفه، به شعر، که آن را متناسب و به اقتضای مورد میآورد، علاقه بسیار داشت. صفای باطن و لهجه اصیل او به کلامش تاثیر و شیرینی خاص میبخشید. پرمایه، سخت کوش و پیگیر بود. به نوشتن عشق میورزید و از این جهت کمنظیر بود. از بین همه آنان که در این رشته میشناسم، عشق و پشتکاری بالاتر و فاخرتر از آنچه او به نوشتن داشت ندیدهام. با همه نوع کتاب الفت داشت و به گفته فیلسوف شهیر ژان پل سارتر زندگیش در میان کتابها شروع و در میان کتابها نیز به خاموشی گرایید”.
بهراستی راز ماندگاری استاد در چیست؟ آنچه از گفتهها و نظرات شاگردان نقل شده ما را به آستانه این راز رهنمون میشود. ولی باید باز هم برای کشف آن بکوشیم. به این منظور، مرور دوبارهای در زندگانی و ویژگیهای ایشان، راهگشای این مهم تواند بود، مهمی که برای نسل امروز و فردا بسی آموزنده است. در این مرور دوباره به چنین مواردی برمیخوریم:
•ویژگیهای وراثتی و خانوادگی؛ سید بود و در خانوادهای متدین و عالم به دنیا آمد و رشد کرد.
•تنوع زمینههای تحصیلی و مطالعاتی؛ علاوه بر حسابداری با علوم اسلامی، ریاضیات، فیزیک، شیمی و ادبیاتفارسی و انگلیسی آشنایی داشت، به نحوی که در جایجای آثار ایشان، نتایج این مطالعات آشکارا دیده میشود و غنا و پرباری کمنظیری به تالیفات، سخنرانیها و نیز کلام ایشان بخشیده است. در پیشگفتاری بر متنی به نسبت قدیمی، به قلم مرحوم عرفانی، به این شعر زیبای عربی اشاره کردهاند که مصداق حال خود ایشان هم هست:
“تلک آثارنا تدل علینا / فانظروا بعدنا الی الاثار”
آثار ما برما دلالت می کند؛ پس بعد از ما به آثارمان نظر افکنید.
•به روز بودن؛ در زندگی همواره با جریانهای علمی و اجتماعی جدید همراه و هماهنگ میشد. از جمله در سال 1323 به عضویت وابسته و در سال 1338 به عضویت پیوسته انجمن حسابداران خبره انگلستان درآمد. همچنین کتابهای ایشان، تاریخ 10 سال پس از فوت ایشان را نیز دارد. اینها جز از طریق به روز شدن میسر نیست.
•کار سیستماتیک، منظم و مداوم؛ تلاش او از بدو بازگشت به ایران بدون توقف ادامه داشت. از هنگامی که در گنجاندن مادهای در قانون مالیاتهای سال 1328 ایفای نقش کرد [در هر موقعی که انجمن محاسبین و کارشناسان قسم خورده در کشور تشکیل شود، وزارت دارایی مکلف است نتیجه رسیدگی محاسبین قسم خورده را در مورد حساب یا ترازنامه هر بازرگان یا شرکت بپذیرد و در این صورت برای تشخیص مالیات مودی، دیگر حاجت رسیدگی به دفاتر و اوراق مودی نخواهد بود.]، تا تشکیل انجمن حسابداران خبره ایران در سال 1353 و تکمیل و بازنگری کتابهای خود، یعنی در تمام طول زندگی.
•صراحت و لطافت توام در کلام؛ زندگی استاد، آکنده از لطیفه های آموزنده بود. در جایی، در پاسخ به یکی از دوستان، که به ایشان گفته بود [به دلیل سردی هوا و دوری راه]: “فلان کار را می توانید در منزل هم انجام دهید” پاسخ داده بودند: “اگر قرار بر این است که پول مفت به من بدهند، من از فردا نمی آیم.” و جایی دیگر، پس از آنکه شخص چاپلوسی در حضورشان، زبان به تحسین بازکرد، بی ریا و بی پرده تقاضای “دوا” کرد و داستان جالینوس از مثنوی را بازگو کرد که:
“جالینوس از یارانش می خواهد که فلان دارو را آماده کنند. یاران به وی خاطرنشان می سازند که “این دوا در علاج جنون به کار رود و از کمال عقل تو بعید است که حاجت بدان کنی.”جالینوس پاسخ میدهد که امروز دیوانهای با من در میان راه، اظهار تملق و چاکری کرد، اگر سنخیتی در میان ما نمیبود، این توجه در نزد او حاصل نمیشد.”
•شوق و اشتیاق در آموختن و آموزاندن؛ دوستی میگفت: “هنوز دوستان واپسین خنده رضایتآمیزش از دیدن آخرین کار چاپ شدهاش را فراموش نکردهاند”.
•میهن پرستی؛ از ایشان سئوال کردهبودند که چگونه سجادینژاد شدی؟ با صدایی محکم و لحنی مصمم پاسخ میدهد: “از عشقی که به کار داشتم و احساس وظیفه و مسئولیت در مقابل میهنم؛ عمرم و فراغتم را وقف کار کردم”.
•سخت کوشی؛ روز دهم شهریور 1367 چشم از جهان فروبست. کنار تختش در بیمارستان پاستورنو عینکی و قلمی بود و کتابی که داشت آن را برای چاپ مجدد تصحیح میکرد.